No 3 Flashcards
Unrequited
بدون تلافى يا عمل متقابل
Sift
الك كردن
غربال كردن
Secretive
پنهان كار
Mouth organ
ساز دهنى
Thimble
انگشتانه
Bestial
حيوانى
جانورخوى
Asylum
تيمارستان
پناهگاه
See the back of s.o./sth
از دست كسى يا چيزى خلاص شدن
Outing
گردش بيرون شهر
Jiggered
متعجب
متحير
Harassed
خسته
مضطرب
آزرده
Railing
نرده
Sap
شيره كشيدن از
شيره
عصاره
To be in full flow about sth
در مورد چيزى روان و بدون وقفه صحبت كردن
Retribution
كيفر
مجازات
To commit oneself to doing sth
خود را مقيد و متعهد به انجام كارى كردن
To stay put
سرجاى خود ماندن
To draw level with
برابر شدن با
Proprieter
صاحب خانه
مالك
Scope
حوزه
محدوده
Take sth in your stride
به آرامى با مشكل يا سختى برخورد كردن بدون تاثير گذاشتن بر آنچه انجام ميدهيم
Detonator
چاشنى
منفجر كننده
Decoy
تله
وسيله ى تطميع
در جيب گذاشتن
Novelty
چيز نو
نوآورى
تازگى
Clash
تضاد
مغايرت
نبرد
درگيرى
Vacant
گنگ
منگ
Disabuse
از اشتباه درآوردن
از واقعيت آگاه كردن
Harry
آزردن
ويران كردن
غارت كردن
Seedy
از كارافتاده
Awning
حفاظ
سايبان
پناهگاه
On the loose
آزاد
غير دربند
Battalion
گردان
Flipant
كسى كه مسايل جدى را شوخى ميگيرد
To play s.o. With sth
به كسى چيزى (supply) رساندن
Complacent
از خود راضى
Goner
رفتنى
مردنى
Groggy
گيج
مست
Plonk
انداختن
گذاشتن
Flair
استعداد
Perpetrator
متهم
مجرم
مرتكب جرم
Crop-up
سردرآوردن از
Highflier
آدم بلندپرواز
To give s.o. a lay-up
به كسى براى پيشرفت كمك كردن
Cluck
قدقد
Deplore
اظهار تاسف كردن
Notwithstanding
عليرغم
باوجود
Cosset
لوس كردن
نازپرورده كردن
Tantamount to
برابر با
به مثابه
To be on first-name terms with s.o.
با كسى خودمانى بودن
Outbid
قيمت بهتر پيشنهاد دادن
روى دست كسى بلند شدن
Cheeky
جسور
پررو
گستاخ
Coersion
تهديد و اجبار
Gooseberry
انگورفرنگى
Decanter
تُنگ
Alight
نشستن
فرود آمدن
پياده شدن
Upholstery
اثاث يا لوازم داخلى
Walrus
شيردريايى
Devastation
انهدام
خرابى
Snub
بى اعتنايى كردن