No 11 Flashcards
Intimate
صميمى محرم خودمانى گفتن مطلبى را رساندن
Unsullied
خالص
پاك
Divest
محروم كردن
بى بهره كردن
عارى كردن
Disinherit
از ارث محروم كردن
Discourse
سخنرانى كردن
گفت و شنود كردن
Mantle
شنل
ردا
( نشانه ى ارج و قدرت)
Unlettered
بى سواد
درس نخوانده
Fruition
بارورى
به ثمر رسيدن
Ovation
ستايش و استقبال
هلهله و كف زدن
Bereave
محروم كردن
داغ ديده كردن
Mildew
كپك
كپك زدن
Crow
كلاغ
صداى خروس
بانگ زدن
Scruple
محظور اخلاقى
ترديد
Wayward
خودسر
خيره سر
Discourteous
بى ادبانه
بى نزاكت
Kin
قوم و خويش
وابسته، منصوب
Sprightly
بانشاط
سرزنده
چالاك
To chip away at sth
چيزى را تدريجا پاك كردن و زدودن
Tavern
ميخانه
مسافرخانه
Latch
محكم نگه داشتن
چفت كردن
Curio
شى ، نادر
عتيقه
تحفه
Engaging
گيرا
دلپذير
دلنشين
Stricture
انتقاد شديد
سرزنش
توبيخ
سركوفت
Staunch
ريزش خون/ اشك را بند آوردن
وفادار
Reprieve
تاخير
مهلت
مجازات كسى را به تعويق انداختن
Brink
لبه
حاشيه
مرز
Outdistance
خيلى جلو افتادن
سبقت گرفتن
Hideous
زشت
Onslaught
حمله شديد
Two-faced
آدم دورو
Gratify
خشنود كردن
سرافراز كردن
Impassive
بى احساس
آرام
Leafy
برگ دار
Asunder
(To tear asunder)
(To blow asunder)
جدا شده
تكه تكه
تركانده
To be mistaken
اشتباه كردن
Enmity
دشمنى
خصومت
Discord
ناهماهنگى
ناسازگارى
اختلاف
Subdued
آرام
Muse
انديشه كردن
Shortsighted
كوته بين
كوته نظر
Hard-pressed
در مضيقه
در تنگنا
Scope
آزادى عمل فرصت حوزه قلمرو ميدان ديد
Addle
فاسد كردن
Obstinate
لج باز
يك دنده
Preposterous
مضحك
احمقانه
Rave
با خود ديوانه وار حرف زدن
پرت و پلا گفتن
Bluster
هارت و پورت كردن
با حرارت و خشونت سخن گفتن
Testimony
شهادت
Bleary
چشم باد كرده و تار
داراى ديد ضعيف
Siddle
پاورچين رفتن
Applaud
تشويق كردن
Virtue
فضيلت
حسن
Procession
گروه مشايعين
در صفوف منظم پيش رفتن
To be on about…
در مورد چيزى بطور خسته كننده و طولانى صحبت كردن
To get to s.o.
آزار و اذيت كردن كسى
Glacier
يخچال طبيعى
رودخانه ى يخ
Enchant
جادو كردن
طلسم كردن
Molder
پوسيدن
خاك شدن
Appraisal
ارزيابى
Chivvy
تعقيب كردن
اذيت كردن