No 15 Flashcards
Head quarters
مركز فرماندهى
To get round to sth
انجام دادن كارى كه مدتها قصد انجام آن را داشته باشى
Bolt upright
شق و رق
Thong
تسمه
باريكه
Unassailable
انكارناپذير
يورش ناپذير
Pending
قريب الوقوع
معلق
آويخته
تا
Pamper
لوس كردن
نازپرورده كردن
Burgeon
جوانه زدن
شكوفه دادن
Scrupulous
بسيار دقيق
Kerfuffle
جنجال
نابسامانى
الم شنگه
Galumph
به سنگينى و شلخته وار حركت كردن
Straggly
پراكنده
ژوليده
نامنظم
Bloodshot
خون گرفته (چشم)
Basset hound
نوعى سگ شكارى
Nudge
Poke
Dig
سقلمه زدن
سقلمه
Statute
قانون
Flay
نكوهيدن
پوست كندن از حيوان
Strain your eyes/ears
تيز كردن گوش ها/چشم ها
به سختى سعى كردن براى شنيدن و ديدن
Balmy
خوش بو
خوشايند
آرام بخش
Indigo
رنگ نيلى
Douse
خيس كردن
در آب فرو بردن
To bang on about sth
بطور خسته كننده و ملال آور و طولانى در مورد چيزى حرف زدن
Whittle down
كاهش دادن/يافتن
كوتاه كردن
خلاصه كردن
Alice band
تل سر
Line up
تنظيم كردن
مرتب كردن
صف بستن
Airy
با روح
Fleet
ناوگان
كاروان
Convoy
كاروان
اسكورت
مشايعت كردن
بدرقه كردن
Unfazed
نااميد نشده
دلسرد نشده
تحت تاثير قرار نگرفته
To glare at s.o.
به كسى چشم غره رفتن
Reptilian
وابسته به خزنده
Spatter
آب و گل پاشيدن
باران باريدن
In s.o.’s wake
به دنبال كسى
پشت سر كسى
باقيمانده از كسى
Rune
الفباى قديمى اسكانديناوى
نشان مرموز
سخن مرموز
طلسم
Audacious
با جرات
بى باك
متهور
Throttle
خفه كردن
ساسات
Concuss
آسيب و ضربه مغزى وارد آوردن
To go ballistic
بطور غير قابل كنترل عصبانى شدن
Forevermore
تا ابد
Budge
تكان دادن
Estrangement
بيگانگى
بيگانه كردن
Segregation
سياست جداسازى و تبعيض
جدايى
تفكيك
Rhapsodize
به سبك پر تصنع حرف زدن
با هيجان حرف زدن
Withstand
تحمل كردن
مقاومت كردن
Ill usage
سوء استفاده
Dither
دودل بودن
اين دست و آن دست كردن
مردد بودن
Giddy
داراى سرگيجه
Servility
نوكرمآبى
Soppy
احساساتى
پر اه و اوه
خيس
Incense
تهييج كردن
خشمگين كردن
In the employ of…
در استخدام…بودن
Miscarriage
شكست
ناكامى
Figment
توهم
Teensy
بسيار كوچك
Flabby
شل و ول
Bilge
حرف چرند
Parentage
اصل و نسب
تبار
Taradiddle
دروغ كوچك
ياوه
لاطايل
Supercilious
مغرور
متكبر
To make a beeline for…
مستقيما به طرف… رفتن