Marja8 Flashcards
precede v n
مقدّم بودن،
زودتر اتفاق افتادن
wire n v
سیم کشی کردن
altruism
نوعدوستی،
بشر دوستی
wordy
پر لغت،
شامل لغاتِ زیاد
possess v
possession
دارا بودن،
در تصرف داشتن
تصرف، مالکیت،
دارایی
esteem v n
محترم شمردن،
عزیز داشتن
degenerate v n adj
بدتر شدن،
رو بهانحطاط گذاشتن
منحط، فاسد
)از نظر اخلاقی(
chop
ریز ریز کردن
تیکه گوشت، ضربه
treasure v n
نگهداری کردن
گنج، گنجینه
steel v n
آماده کردن
فولاد، صنعت فولاد
beneath
(adv, prep)
زیر، در زیرِ
hiccup v n
سکسکه
grain
دانه، غله، مقدار کم
bid v n
پیشنهاد کردن
stern
سفت و سخت،
جدی
squander
هدر دادن
lessen
کاهش یافتن،
کاهش دادن
press v n
فشار دادن،
اتو زدن
مطبوعات، فشار،
پرس، انتشارات
decisive
قاطع، قطعی،
تعیین کننده
erode
ساییده شدن،
ساییدن،
کاهش دادن
dramatically
به طور چشمگیر
amenity
تسهیل
treacherous
خیانت آمیز، خائن،
خطرناک
colonialism
استعمار،
سیاست استعماری