Marja 13 Flashcards
1
Q
deride
A
مسخره کردن
2
Q
surge
A
موج زدن،
بسرعت حرکتکردن
3
Q
unpretentious
A
فروتن، نامتظاهر
4
Q
interrogate
A
بازجویی کردن
5
Q
fallacy
A
نقص، تصور غلط
6
Q
spoil
A
خراب/ لوس کردن،
از بین بردن
غنیمت، تاراج
7
Q
good-natured (adj)
A
خوش خُلق،
خوش قلب
8
Q
abridged
A
خلاصهشده، مختصر
9
Q
dignity
dignitary
A
شخص والا مقام
شخص والا مقام
10
Q
fellow n adj
A
مرد، دوست، عضو
همکار
11
Q
fellowship
A
دوستی، عضویت،
بورس تحصیلی
12
Q
overthrow
A
سرنگون کردن
سرنگونی
13
Q
vis-à-vis (prep)
A
در مقابل
14
Q
hyperbole (n)
A
اغراق، لاف
15
Q
demise
A
مرگ، نابودی
16
Q
pertinacious
A
کله شق، لجوج
17
Q
reprimand
A
سرزنش کردن
توبیخ
18
Q
vigilant
A
گوش بزنگ، هُشیار
19
Q
abortive
A
بینتیجه، بیثمر
20
Q
dome
A
گنبد، قُبه
21
Q
prime v n adj
A
آماده کردن
مهمترین، نخست،
درجه یک
کمال، اوج
22
Q
primeval
A
بسیار کهن، اولیه
23
Q
heighten
A
شدید شدن،
تشدید کردن
24
Q
ramification
A
انشعاب، تاثیر جانبی
25
impotence
ناتوانی
26
assail
هجوم آوردن،
پر از چیزی کردن
27
rot
پوسیدن،
فاسد کردن/ شدن
وضعیت بد،
پوسیدگی، چیز فاسد
28
dearth
کمبود، کسری
29
intrude
مزاحم شدن،
سرزده آمدن
30
grief
غم، اندوه
31
obligate
ملزم/ واجب کردن
32
immutable
تغییر ناپذیر
33
repudiate
رد کردن، نپذیرفتن
34
detriment
خسارت، ضرر
35
show up (v)
خجالتزده کردن،
حضور یافتن، نشان دادن
36
impartial
بیطرف، منصفانه
37
senate
مجلس سنا
38
curtail
محدود کردن، کاهش دادن
39
atone
جلب رضایت کردن،
جبران کردن
40
squabble
کلنجار رفتن
داد و بیداد
41
smuggle
قاچاق کردن
42
intimate
تفهیم کردن، گفتن
خودمانی، صمیمی
43
drowsiness
خواب آلودگی
44
aggravate
خشمگین/ بدتر کردن
45
scream
جیغ زدن
جیغ، صدای بلند
46
equanimity
متانت، خونسردی
47
decay
فاسد/ منحط شدن،
خراب کردن
پوسیدگی، فساد،
زوال، تباهی
48
gloom
غم و اندوه، تاریکی
49
quandary
دو راهی، وضع دشوار
50
urbanity
urbane
ادب، نزاکت
مُبادیِ آداب، مؤدب
51
preface
مقدمه چینی کردن
مقدمه، پیش گفتار
52
materialize
تحقق یافتن، ظاهر شدن
53
overwhelm
در هم شکستن،
غرق/ دستپاچه کردن
54
ominous
شوم، بدیُمن
55
inequity
نابرابری، بی عدالتی