Marja1 Flashcards
initiate
تازه وارد
آغاز کردن، وارد کردن
initiative
طرح، برنامه، ابتکار
haphazardly
به صورت پراکنده
superficial
سطحی، ظاهری
emergent
نوبنیاد
virtue
پاکدامنی، فضیلت
emergence
خروج، ظهور
resolve
تصمیم
حل کردن، جدا کردن، تصمیم گرفتن
resolution
حل، قول، تصمیم، وضوح، عزم راسخ
resolute
مصمم، قاطع
pursue
دنبال کردن، تعقیبکردن
pursuit
تعقیب، دنبال، فعالیت، پیگیری
enigma
چیستان، معما
speculate
حدس زدن، سرمایهگذاری کردن
suffice
کافی بودن، کفایت کردن
fabricate
جعل کردن، ساختن، از خود در آوردن
withdraw
خارج کردنِ پول از حساب، کنار کشیدن، پس گرفتن
exacerbate
بدتر کردن
coincide
مصادف شدن، همزمان بودن، منطبق شدن
coincidental
تصادفی، اتفاقی
devotion
فداکاری، وفاداری، تعهد
dexterity
چابکی، مهارت
reckless
بیفکر، بی ملاحظه، بیملاحظهگرانه
spontaneity
خود به خودی، خود انگیختگی