Marja10 Flashcards
1
Q
rebel
A
طغیان کردن،
یاغیگری کردن
آدم سرکش، یاغی
2
Q
glean
A
به سختی اطلاعات
جمع کردن،
خوشهچینی کردن
3
Q
deviate
A
= deflect منحرف شدن
4
Q
psychotherapy
A
روان درمانی
5
Q
autograph
A
امضا کردن
امضاء
6
Q
acerbic
A
تند
)در خلق و خو(
7
Q
valediction
A
وداع، بدرود
8
Q
cholera
A
وبا
9
Q
torch
A
مشعل، چراغ قوه
10
Q
damp
A
مرطوب کردن
11
Q
talkative
A
وراج، پرحرف
12
Q
curse
A
ناسزا گفتن،
نفرین فرستادن
نفرین، لعنت
13
Q
commute
A
رفت و آمد کردن
14
Q
vacuous
A
پوچ، بی معنی
15
Q
desiccated
A
خشکشده، خشک
16
Q
bribe
A
رشوه دادن
رشوه
17
Q
outskirts
A
حومه، مجاورت
18
Q
antipathy
A
خصومت، دشمنی
19
Q
avid
A
مشتاق، خوره،
حریص
20
Q
timid
A
ترسو، خجالتی
21
Q
culpable
A
مقصر، جنایی
22
Q
applause
A
تشویق
23
Q
intervene
A
دخالت کردن،
فاصله خوردن
24
Q
wander
A
بی هدف راه رفتن،
چرخ زدن،
منحرف شدن
25
judicious
عاقلانه، عاقل
26
affront
بیحرمتی کردن،
توهین کردن
بی حرمتی
27
infancy
infant
خردسالی،
دورانقبلاز 2 سالگی
بچه، کودک
28
obstruct
مسدود کردن
29
unequivocal
واضح، صریح
30
industrious
پر تلاش،
زحمتکش
31
decent
با نزاکت، محجوب،
با کیفیت
32
cognition
فرآیند شناخت،
ادراک
33
weary
خسته کردن خسته شد / شدن
خستگی
34
prey (n)
طعمه، شکار
35
folk
مردم،
قوم و خویش
36
chic
شیک و زیبا
37
ally
متحد شدن
38
profess
ادعا کردن،
اظهار داشتن
39
agitate
مضطرب کردن،
مشاجره کردن،
تکان دادن
40
anomaly
خلاف قاعده،
ناهنجاری
41
hostage
گروگان
42
susceptible
حساس، تأثیر پذیر،
مستعد پذیرش
43
feast
زیاد خوردن
مهمانی بزرگ
44
indecent
خارج از نزاکت،
ناپسند، غیرقابل قبول
45
sly
حیلهگر، موذی،
موذیانه، مخفیانه
46
half-hearted (adj)
از روی بیعلاقگی،
الکی
47
adroit
ماهر، زبردست
48
obesity
obese
چاقی
چاق
49
induce
باعث شدن،
راضی کردن
50
tenable
قابل دفاع،معقول
51
confess
اعتراف کردن،
اقرار کردن
52
ruminate
فکر/ نشخوار کردن
53
rub
مالیدن، ساییدن
54
auction
به مزایده گذاشتن
مزایده
55
confound
مبهوت کردن
رد کردن،
شکست دادن