marja 2 Flashcards
allude
اشاره کردن
impress
تحتتأثیر قرار دادن، اثر گذاشتن
greet
سلام کردن، خوشامد گفتن، واکنش دادن
concur
همرأی و موافق بودن
concurrent
همزمان، همسو، موافق
mitigate
تسکین دادن، کاهش دادن، سبک کردن
colloquial
محاورهای، غیررسمی
permanence
پایداری، دوام، ماندگاری
jeopardy
خطر
elicit
بیرون کشیدن، در پی داشتن
elicitation
استخراج
zenith
قله، اوج
contradictory
متناقض
trivial
ناچیز، جزئی
manipulate
با مهارت انجام دادن، اداره کردن، بازیچه قرار دادن
ignorance
بی خبری، جهل
rudimentary
ساده و ابتدایی، اولیه
compromise
مصالحه و سازش کردن
سازش، مصالحه
indeterminate
نامشخص، نامعلوم
preserve
مربا، شکارگاه
نگهداری کردن، حفظ کردن
pragmatism
واقعبینی، عملگرایی
indispensable
ضروری، لازم، اساسی
coerce
مجبور کردن
foretell
پیش بینی کردن
profound
ژرف، عمیق
intensive
متمرکز، کامل
abrupt
غیرمنتظره، ناگهانی
rob
سرقت کردن، دزدی کردن
robbery
دزدی، غارت، سرقت
subside
فروکش کردن، نشست کردن
exploit
کار برجسته
بهره برداری کردن، استثمار کردن
meticulous
دقیق، وسواسی
accumulate
اندوختن، انباشتن
plausible
شدنی، محتمل، پذیرفتنی
conceive
تصور کردن، پنداشتن، حامله شدن
evoke
تداعی کردن، برانگیختن
authenticity
سندیت، صحت
authentic
موثق، اصلی
inherent
ذاتی، درونی
disturb
مزاحم شدن، بهَم زدن، نگران کردن
aggression
پرخاشگری، حمله
aggressor
غاصب، متجاوز
dormant
خوابیده، خاموش
neutrality
) خلاص )برای دندۀ ماشین
بیطرف، خنثی، بیرنگ
بیطرفی
alienate
بیگانه کردن، حس بیگانگی دادن
commit
مرتکب شدن، متعهد شدن
material
مادی، مهم و تاثیرگذار
immaterial
بی ربط، غیرمادی، معنوی
rationalize
توجیه کردن
stamina
استقامت، بنیه
recollect
به خاطر آوردن
interrogate
بازجویی کردن
interrogator
بازپرس، بازجو
cogent
متقاعد کننده
legitimacy
مشروعیت، قانونی بودن