Marja4 Flashcards
1
Q
rough
A
زبر، خشن، تقریبی،
سخت، ناهموار
2
Q
specious
A
گمراه کننده
3
Q
discreet
A
محتاط، محتاطانه
4
Q
detach
A
جدا کردن،
جدا شدن
5
Q
remiss
A
بیمسئولیت،
بیفکر
6
Q
subside
A
فروکش کردن،
نشست کردن
7
Q
expound
A
توضیح دادن،
شرح دادن
8
Q
annoy
A
رنجاندن، آزردن
9
Q
discord
A
اختلاف نظر،
عدم توافق
10
Q
endow
A
وقف کردن،
موهبت بخشیدن
11
Q
endowment
A
وقف، موهبت
12
Q
frontier
A
مرز
13
Q
peel
A
پوست کندن،
پوست انداختن،
کنده شدن،
14
Q
misfortune
A
بدبختی، بدشانسی
15
Q
accede
A
موافقت کردن،
دست یافتن
16
Q
convene
A
گرد هم آمدن،
دور هم جمعکردن
17
Q
ultimate
A
بهترین
نهایی
18
Q
vanquish
A
شکست دادن
19
Q
praise
A
ستایش کردن،
تمجید کردن
ستایش، تمجید
20
Q
boon
A
نعمت
21
Q
infamy
A
بدنامی، ننگ
22
Q
zeal
A
شور و اشتیاق
23
Q
commence
A
شروع کردن،
آغاز شدن
24
Q
infer
A
پی بردن،
استنباط کردن
25
per capita
سرانه
26
pacify
آرام کردن
27
pacific
آرام، صلح جو
28
revolve
چرخیدن، چرخاندن
29
discard
دور انداختن
30
bestow
اعطا کردن، دادن
31
reckon
فرض/ گمان کردن
32
snore
خروپف کردن
خروپف
33
distress
مضطرب کردن
پریشانی، اندوه
34
surmise
حدس زدن
35
allot
تخصیص دادن،
سهم دادن
36
dormant
خوابیده، خاموش
37
verdict
حکم، رأی، نظر
38
scrap
کنار گذاشتن،
اوراق کردن
تکه، پاره، دعوا
39
mitigate
تسکین/ کاهشدادن
سبک کردن
40
latent
نهفته، پنهان
41
implicit
ضمنی، مطلق،
غیرمستقیم
42
expedition
مسافرت، بازدید،
هیئت اعزامی
43
refuge
refugee
پناه، پناهگاه
پناهنده، مهاجر
44
lucidity
وضوح، شفافیت
45
embarrass
دست پاچه کردن
تحقیر کردن،
خوار کردن
46
dexterity (n)
چابکی، مهارت
47
stubborn
لجباز، کله شق
48
gullible
گاگول، ساده لوح
49
sarcasm
طعنه، ریشخند
50
chronicle
شرح وقایع دادن
51
strive
تلاش کردن،
کوشیدن
52
indefatigable
خستگیناپذیر
53
heedless
بیاعتنا
54
still
متوقف کردن
55
sporadic
تک و توک،
گاه و بیگاه