Marja4 Flashcards
rough
زبر، خشن، تقریبی،
سخت، ناهموار
specious
گمراه کننده
discreet
محتاط، محتاطانه
detach
جدا کردن،
جدا شدن
remiss
بیمسئولیت،
بیفکر
subside
فروکش کردن،
نشست کردن
expound
توضیح دادن،
شرح دادن
annoy
رنجاندن، آزردن
discord
اختلاف نظر،
عدم توافق
endow
وقف کردن،
موهبت بخشیدن
endowment
وقف، موهبت
frontier
مرز
peel
پوست کندن،
پوست انداختن،
کنده شدن،
misfortune
بدبختی، بدشانسی
accede
موافقت کردن،
دست یافتن
convene
گرد هم آمدن،
دور هم جمعکردن
ultimate
بهترین
نهایی
vanquish
شکست دادن
praise
ستایش کردن،
تمجید کردن
ستایش، تمجید
boon
نعمت
infamy
بدنامی، ننگ
zeal
شور و اشتیاق
commence
شروع کردن،
آغاز شدن
infer
پی بردن،
استنباط کردن
per capita
سرانه
pacify
آرام کردن
pacific
آرام، صلح جو
revolve
چرخیدن، چرخاندن
discard
دور انداختن
bestow
اعطا کردن، دادن
reckon
فرض/ گمان کردن
snore
خروپف کردن
خروپف
distress
مضطرب کردن
پریشانی، اندوه
surmise
حدس زدن
allot
تخصیص دادن،
سهم دادن
dormant
خوابیده، خاموش
verdict
حکم، رأی، نظر
scrap
کنار گذاشتن،
اوراق کردن
تکه، پاره، دعوا
mitigate
تسکین/ کاهشدادن
سبک کردن
latent
نهفته، پنهان
implicit
ضمنی، مطلق،
غیرمستقیم
expedition
مسافرت، بازدید،
هیئت اعزامی
refuge
refugee
پناه، پناهگاه
پناهنده، مهاجر
lucidity
وضوح، شفافیت
embarrass
دست پاچه کردن
تحقیر کردن،
خوار کردن
dexterity (n)
چابکی، مهارت
stubborn
لجباز، کله شق
gullible
گاگول، ساده لوح
sarcasm
طعنه، ریشخند
chronicle
شرح وقایع دادن
strive
تلاش کردن،
کوشیدن
indefatigable
خستگیناپذیر
heedless
بیاعتنا
still
متوقف کردن
sporadic
تک و توک،
گاه و بیگاه