Lektion 13 Flashcards

1
Q

Auf

A

On

Der Stab ist auf dem Würfel.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

An

A
1. an [حرف اضافه] در (زمان)
همراه: dative
Am nächsten Montag geht es leider nicht . 
Dann sehen wir uns also am Dienstag .
(در) دوشنبه آینده متاسفانه ممکن نیست.
پس همدیگر را (در) سه شنبه می بینیم.
کاربرد واژه an به معنای در

از حرف اضافه an در این کاربرد برای نشان دادن یک تاریخ مشخص (عموما اشاره به روز خاص) استفاده می شود. البته این کاربرد از an در فارسی معادلی ندارد چون ما برای نشان دادن تاریخ از حرف اضافه استفاده نمی کنیم. به جمله زیر توجه کنید:
“Dann sehen wir uns also am Dienstag” (پس همدیگر را سه شنبه می بینم.)
در جمله بالا برای اشاره به زمان (Dienstag) از حرف اضافه am استفاده شده در حالیکه در معادل فارسی ما هیچ حرف اضافه ای قبل از “سه شنبه” نداریم.

  1. an [حرف اضافه] توي (داخل)، در ( محل)
    همراه: dative

Ich warte am Bahnhof auf dich .
Wir treffen uns am Bahnhof .
من در ایستگاه قطار منتظر تو می‌مانم.
ما همدیگر را در ایستگاه راه آهن می‌بینیم.

کاربرد an به معنای توی
در این کاربرد حرف اضافه an معنایی نزدیک به “توی” یا “داخل” دارد. وقتی از an برای اشاره به مکان استفاده می شود معمولا منظور چیزی حدودی است. وقتی می گوییم “am Bahnhof” (در ایستگاه قطار) یعنی محل دقیقی وجود ندارد و منظور ما جایی در ایستگاه است.
گاهی هم از حرف اضافه an برای اشاره به مکان هایی استفاده می شود که نمی توان به آن داخل شد مثلا “an der Rezeption” (در پذیرش/کنار میز پذیرش)

  1. an [حرف اضافه] كنار ، پهلو
    همراه: dative

Der stab ist an dem Würfel .
استوانه پهلوی مکعب است.
کاربرد an به معنای پهلوی

زمانی که از حرف اضافه an برای اشاره به جایگاه دو چیز نیست به هم استفاده می شود، an معنایی مشابه پهلو دارد و نشان می دهد دو چیز آنقدر به هم نزدیک هستند که فاصله ای بین آنها نیست. مثلا:
“Der stab ist an dem Würfel” (استوانه پهلوی مکعب است)
در این جمله an جایگاه این دو شکل را نسبت به هم نشان میدهد.

  1. an [حرف اضافه] در
    همراه: dative

Am Anfang war alles sehr schwierig .
Am besten , du gehst zur Information und fragst da .
در ابتدا همه چیز سخت بود.
در بهترین حالت [بهتر است] به قسمت اطلاعات می‌روی و آنجا سوال می‌کنی.
کاربرد an به معنای در

an در این کاربرد معنایی مشابه “در” در فارسی دارد. an به شرایط یا زمانی خاص اشاره می کند. مثلا “am Anfang” (در ابتدا) یا “am besten” (در بهترین حالت)

  1. an [حرف اضافه]

همراه: dative
مترادف: mit

an der Schrift erkennen
sich die Hände an einem Handtuch abwischen
5. با با کمک

با کمک خط تشخیص دادن
دستان را با حوله‌ای پاک کردن
6. an [حرف اضافه]

همراه: accusative

an die Wand hängen
etwas an die Mauer lehnen
6. به

به دیوار آویزان کردن
چیزی را به دیوار تکیه دادن
کاربرد حرف اضافه an به معنای به

این حرف اضافه در این معنا به همراه افعال خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در برخی موارد به جابجایی در جهت مشخصی اشاره دارد.
“die Leiter an den Baum lehnen” (نردبان را به درخت تکیه دادن)
باید توجه داشت که برخی از افعال باید همواره به همراه این حرف اضافه مورد استفاده قرار بگیرند.
“an jemanden/etwas denken” (به کسی/چیزی فکر کردن)
“sich an jemanden/etwas erinnern” (کسی/چیزی را به خاطر آوردن)

Adverb
1. an [قید]

متضاد: ab

an München
Frankfurt an : 17 . 30
1. در [اطلاعات ورود]

در مونیخ
فرانکفورت در (ساعت) 17:30
کاربرد واژه an در حالت قیدی

این واژه در این حالت صرفا برای ارائه دادن اطلاعات ورود یک وسیله نقلیه به کار می‌رود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

in

A

داخل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

neben

A

نزديك

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Über

A

Over
1. über [حرف اضافه]

همراه: either
متضاد: unter

Der erste Stock liegt über dem Erdgeschoss .
Er wohnt im zweiten Stock über Familie Meier .
1. بالای

طبقه اول در بالای طبقه همکف قرار دارد.
او در طبقه دوم، بالای خانواده “مایر” زندگی می‌کند.
کاربرد حرف اضافه über به معنای بالای

این حرف اضافه به همراه “Akkusativ” و “Dativ” مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای آگاه شدن از نقشی که پس از حرف اضافه قرار می‌گیرد می‌توان از ادات پرسشی “Wo” و “Wohin” کمک گرفت که معمولا در پاسخ اولی باید از نقش “Dativ” و در پاسخ دومی که به همراه حرکت و جنبش است از “Akkusativ” استفاده کرد.
“.Das Bild hängt über dem Schreibtisch” (تابلو بالای میز تحریر آویزان است.) : مفعولی غیر مستقیم
“.Er hängte ein Bild über die Couch” (او تابلویی را در بالای کاناپه آویزان کرد.) : مفعولی مستقیم

  1. über [حرف اضافه]

همراه: accusative

Er hat uns über Jahre belogen .
Es regnete über das Wochenende .
2. در طول (زمان) برای (زمان)

او برای سال ها به ما دروغ می‌گفت.
در طول آخر هفته باران بارید.
3. über [حرف اضافه]

همراه: accusative

Gehen Sie hier über die Straße
Pass bitte auf , wenn du über die Straße gehst .
3. آن طرف طرف دیگر

اینجا به آن طرف خیابان بروید.
لطفا مراقب باش، وقتی به آن طرف خیابان می روی.
توضیحاتی در رابطه با این حرف اضافه

به هنگامی که از مکان یا موقعیتی توسط فردی عبور می‌شود، این حرف اضافه به همراه “Akkusativ” قابل استفاده است:
“.Er ging über den Hof” (او به آن‌ طرف حیاط رفت.)

  1. über [حرف اضافه]

همراه: either

Kinder über zehn Jahre müssen voll bezahlen .
über dem Durchschnitt liegen
4. بیش از بالای

بچه های بالای 10 سال (سن) باید کامل پرداخت کنند. [باید پول کامل بدهند]
بالای متوسط بودن
توضیحاتی در رابطه با این حرف اضافه

به هنگامی که مرز یا ارزشی از لحاظ کمی شکسته شود و چیزی بالاتر از آن قرار بگیرد، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
“.Die Temperatur liegt über dem Gefrierpunkt” (دما بالاتر از دمای انجماد قرار دارد.) : مفعولی غیر مستقیم.
همچنین هنگامی که یک مرز زمانی شکسته و چیزی بالاتر از آن قرار می‌گیرد، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
“.Sie ist über das Alter, in dem man mit Puppen spielt” (او بیش از این سنی است که با عروسکها بازی کند.) :مفعولی مستقیم.

  1. über [حرف اضافه]

همراه: accusative

ein Essay über Schiller
Ich suche ein Buch über die deutsche Küche .
5. درباره

یک مقاله در مورد “شیلر”
من به دنبال یک کتاب در مورد غذاهای آلمانی می‌گردم.
6. über [حرف اضافه]

همراه: either

Er trägt einen Pullover über dem Hemd .
Sie breitete ein Tuch über den Tisch .
6. روی در روی

او یک پولیور روی پیراهن پوشیده‌است.
او توسط دستمالی روی میز را پوشاند.
کاربرد حرف اضافه über به معنای روی

هنگامی که چیزی مستقیما بر روی چیز دیگری قرار و آن را به طور کامل یا نسبی می‌پوشاند، می‌توان از این حرف اضافه استفاده کرد:
“.Schnee lag über den Feldern” (برف بر روی زمین‌ها قرار داشت.) : مفعولی غیر مستقیم
باید توجه داشت به صورت “Dativ” نیز می‌توان از این حرف اضافه در این معنا استفاده کرد و آن هنگامی است که چیزی بر روی کسی یا چیز دیگری قرار داده می‌شود و به صورت نسبی یا کامل پوشیده می‌شود.
“Sie breitete ein Tuch über den Tisch” (او توسط دستمالی روی میز را پوشاند.) : مفعولی مستقیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

Unter

A

Under

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Vor

A

In front

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Zwischen

A

In the middle
Der stab ist zwischen den würfel.
ميله وسط مكعب هاست.
die جمع&raquo_space;»> den داتيو

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Die Ampel

A

The traffic light.

An der Ampel fahren sie nach links.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Die Bank

A

Bank

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Die Brücke

A

The bridge
Sie kommen unter einer Brücker durch.
durchkommen از ميان چيزي رد شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Der Dom

A

The cathedral

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

das Hotel

A

the Hotel

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Die Stadtmitte, die Mitte

A

مركز شهر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

der Plan/ der Stadtplan

A

the map/ the map of the city

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

die Polizei

A

the police

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

die Post

A

the post office

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

das Zentrum/ das Zentren

A

the center of the city

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

der Kilometer

A

the km

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

der Meter

A

the meter

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

die Nähe/ in der Nähe

A

in the near

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

der Weg

A

the way

23
Q

ab-biegen

A

turn

Nach 600 Metern bitte rechts abbiegen.

24
Q

be-schreiben

A

describe

25
Q

weiter-fahren

A

drive

26
Q

wenden

A

turn around

Bitte wenden Sie.

27
Q

züruck-fahren

A

go back

28
Q

fremd

A

foreign

Ich bin auch fremd hier.

29
Q

links

A

left

Bitte Links abbiegen.

30
Q

rechts

A

right

31
Q

Ach so

A

I see

32
Q

Danke schön!

A

Thanks

33
Q

Bitte, gern

A

pleased to

خواهش ميكنم

34
Q

Kein Problem

A

no problem

35
Q

Schade

A

a pity- damage

حيف

36
Q

nett

A

great

pleasent nice

37
Q

die Frage

A

the question

38
Q

der Moment

A

the moment

39
Q

an-machen

A

to make
Switch on
Machen Sie der Navigator an.

40
Q

finden

A

to find

41
Q

fragen

A

to ask

42
Q

helfen

A

to help

43
Q

stimmen

A

to be right

44
Q

die beide

A

the both

45
Q

dem,einem
der,einer
dem,einem
den Cafés, den Häusern

A
nominativ-dative:
der
die 
das
die Cafés, die Häusern*
46
Q

im, am

A

in dem, an dem

47
Q

der Platz - :e

A

Place

Plätze in der Stadt

48
Q

der Wegbeschreibung- en

A

the path description
شرح مسير
machen Sie eine Wegbeschreibung.

49
Q

im

A

= in dem

Die beiten sitzen im Auto.

50
Q

ausmachen

A

switch off

51
Q

vorbeifahren

A

(سواره) از كنار چيزي رد شدن

Fahren Sie an der Polizei vorbei.

52
Q

die Wohnung-en نكته

A

تمام اسم هاييكه آخرشان ung دارند آرتيكل آنها die هست

53
Q

ca

A

= Circa تقريبا