4.4 Verkehr Flashcards
Deutsch
فارسی
die Infrastruktur
زیرساخت
das Verkehrsnetz
شبکه حمل و نقل
die Verkehrsverbindungen (Pl)
شبکه حمل و نقل
gut ausgebaut sein
خوب گسترش یافته و بهبود یافته باشد
mobil sein
منقول بودن — قابلیت جا به جایی داشتن
die Mobilität
تحرک
sich fortbewegen
جابجا شدن از یک مکان به مکان دیگر
die Fortbewegung
جابجایی
unterwegs sein
در راه بودن
die Strecke , -n
مسیر- راه
eine Strecke zurücklegen
پیمودن یک مسیر
entfernt sein von+D
فاصله داشتن از جایی
die Entfernung , -en
فاصله
pendeln
مرتباً در مسیری در رفت و آمد بودن
der Pendler , -
شخصی که مرتب در رفت و آمد است
das Fahrzeug , -e
وسیله نقلیه
der Pkw , -
وسیله نقلیه شخصی
der Personenkraftwagen , -
وسیله نقلیه شخصی
etwas auf+A zurückführen
چیزی دلیل و علتی برای چیزی دیگر بودن
der Lkw , -
وسیله نقلیه سنگین
der Lastkraftwagen , -
وسیله نقلیه سنگین
die Schiene , -n
ریل قطار
der Verkehrsteilnehmer , -
شخصی که در حمل و نقل شرکت میکند