Wiki 4-39-B Flashcards
وقتی تعدیل تورم را انجام دادیم
Once we make the adjustments for inflation
تنظیم
تغییر
تعدیل
Adjustment for/to
Minor/slight adjustment
Adjust(verb)
کاهش نرخ بهره بسیار ناچیز است
The fall in interest rates is quite small
یک تنظیم جزئی در مکانیسم
A slight adjustment to the mechanism
فقط نیاز به چند تنظیم جزئی دارد
It just needs a few minor adjustment
آیا برای تعهد بلند مدت آماده اید؟
Are you ready to make a long-term commitment?
عمل سخاوتمندانه بزرگ
An act of great generosity
برنامه سفر من شامل بازدید از شرکت شما بود
My itinerary included to visit your company
نمی توانم به اندازه کافی از لطف شما تشکر کنم
I can’t thank you enough for your kindness
تغییرات یا انتقال از چیزی به چیز دیگر
انتقال آرام از کار تمام وقت به بازنشستگی کامل
The smooth transition from full-time work to full retirement
تنها 12 نفر در این جلسه شرکت کردند
Only 12 people attended the meeting
حرف اضافه ندارد
Decrease
Reduce
Opp.
Increase
تعداد افراد مبتلا به این بیماری در سال های اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته است
The number of people who have the disease has decreased significantly in recent
Get infected disease
Distribute something among
Syn.
پخش کردن
Give out
لباس و پتو بین پناهجویان توزیع شده است.
Clothes and blankets have been distributed among the refugees.
Improve something
Enhance