Wiki 4-39-A Flashcards
من تجزیه و تحلیل جزئیات اخبار هفته را انجام می دهم
I carry out a detail analysis of the week’s news
آنالیز کردن
Carry out
Do
Conduct an analysis
من نمی توانم شرایطی را تصور کنم که در آن حاضر به سرقت باشم
I can not imagine a circumstance in which i would be willing to steal
به هیچ وجه
Under no circumstance
من دارم آنالیز می کنمراه های کمک به سالمندان برای حفظ استقلال خود
I am doing Ways of helping old people maintain their independence
داشتن شغل به شما استقلال مالی می دهد
Having a job gives you financial independence
Result
Outcome
Conclusion
Consequence
Result
Outcome
Conclusion
Consequence
Answer
پیش بینی نتیجه انتخابات غیرممکن بود
It was impossible to predict the outcome of the election
با لذت آشکار نوشیدنی اش را می خورد
She sipped her drink with obvious pleasure
آیا در مورد سفر برای کسب و کار یا تفریح صحبت می کنید
Are you talking about trip for business or pleasure
برای لذت و خوشبی و تفریح
For pleasure
Obtain sth
Syn.
Acquire
من او را با ورزش های پرانرژی مرتبط نمی دانم
I do not associate him with energetic sports
مرتبط دانستن کسی با چیزی
در ارتباط بودن کسی با چیزی
Associate sb/ sth with sth
انجام دادن
هدایتشو داشتن
Conduct a survey / investigation / review
ما در حال انجام یک نظرسنجی از نگرش مشتریان نسبت به مواد غذایی ارگانیک هستیم
We are conducting a survey of customer attitudes towards organic food
نظر سنجی
Survey
نسبت به چیزی
toward sth
Approach
Attitude
نشان دادن
Demonstrate
Illustrate
Show
این مطالعه ارتباط بین فقر و سوء تغذیه را نشان می دهد
The study demonstrates the link between poverty and malnutrition