Wiki 4-34-A Flashcards
بحران اقتصادی
Economic crisis
صنعت خودرو سازی الان در بحران است
The car industry is now in crisis
در موقعیت بهتری هستم لرای گفتن به شما
اگر در موقعیت بهتر بودم بهت میگفتم
I am in better position to tell you
I was in better position, i would have told you
Situation
Position
من انجام دارم تحقیقی در مورد این پروژه
I did/ carried out research into / on the project
Earn salary
Earn wage
افزایش دستمزد
ماهش دستمزد
A wage increase/ rise
A wage deduction /cut
بچه سختی را می فهمند تا عادت کنند / بپذیرند یک مدرسه جدید را
Children find it difficult to adopt a new school
Handel with
Cope with
بعضی وقت ها میفهمم سخت هست کنار آمدن
Sometimes I find it hard to cope.
ما مجبوریم کنار بیاییم با بعضی مشکلات ش
We have to cope with some problems of his
کامپیوتر ها می توانند اطلاعات زیادی را رسیدگی کنند
Computers can handle huge amounts of data.
چگونه می توانیم صرف این همه پول برای پروژه را توجیه کنیم
How we can justify spending so much money on project
توجیه کاری
Justify doing sth
او برای تشکیل خانواده به تنهایی تلاش می کند
She’s struggling to bring up a family alone
این شرکت هواپیمایی با هزینه های بالا دست و پنجه نرم می کند
The airline is struggling with high costs
میلیون ها نفر برای بقا تلاش می کنند.
Millions of people are struggling for survival.
او درد زیادی می کشد/رنج می برد
She is suffering a lot pain