Lesson 3 Flashcards
Typical (adj)
معمولي و عادي، خاص
كدينگ: دوستم يه تيپ كليش يه تيپ معموليه
Minimum (n)
حداقل
كدينگ: اقلا ميتوني قد مي ني يون كه دوستم داشته باشي
Scarce (adj)
كمياب، نادر
كدينگ: اسكار جايزه كميابي هست
Annual (adj)
Once a year
كدينگ: اَن تو همه پولاتو سالانه جمع ميكني كه چي بشه
Persuade (v)
متقاعد كردن
كدينگ: اين رستوران واسه غذاي پورسي منو متقاعد كرد
Essential (adj)
لازم، ضروري
كدينگ: اصلا شال براي حفظ آبرو لازم و ضروريه
Blend (v/n)
تركيب كردن، مخلوط
كدينگ: صداهاي بلند تركيب شدن و آهنگ ساختن
Visible (adj)
قابل رويت، نمايان
كدينگ: وز وزي بل رو كه نامرئي شده بود مرئي كرد
Expensive (adj)
گران، گران قيمت
كدينگ: قرص اكس و پنيسيلين يه دارو گران قيمته
Talent (n)
استعداد
كدينگ: توي تايلند استعداد همه ذاتيه
Devise (v)
تدبير كردن، نقشه كشيدن، اختراع كردن
كدينگ: پول اختراع رو ديروز واريز كرديم به حسابشون
Wholesale (n/adj) # retail
عمده فروشي # خرده فروشي
كدينگ: حوصله ام از كاري عمده فروشي سر رفته
Dine
غذا خوردن
Dispute
Argue
Lateness
Delay