Lesson 28 Flashcards
Outlaw
Criminal, an exile, an outcast, to declare unlawful
جاني، تبعيدي، مطرود، غير قانوني اعلام كردن
كدينگ: خارج از قانون همون ياغي و قانون شكن ميشه
Promote
ارتقا، درجه يا اهميت، كمك به رشد و توسعه، كمك به سازماندهي
كدينگ: آدم پرو، مات كه ميشه ميگه ترفيع گرفتم
Undernourished
مبتلا به سوء تغذيه
كدينگ: در نور شديد سوء تغذيه گرفته
illustrate
Explain by stories, example
كدينگ: لوستر و روشن كن برات با مثال توضيح بدم
Disclose
Uncover, make known
فاش كردن، آشكار ساختن
كدينگ: توي ديسكو لوزه طرف آشكار ميشه از بس ميخنده
Excessive
Too much, to great, extreme
بيش از حد
كدينگ: اين عكس سيوه ، باغ ما بيش از حد سيب داده
Disaster
A great misfortune
بدبختي زياد، واقعه اي كه باعث رنج يا خسارت زيادي مي شود
كدينگ: دايي سيسترم توي بدبختي افتاده
Censor
شخصي يا نهادي كه محتواي نامناسب را در راستاي منافع ملي شناسايي و تغيير ميدهد
كدينگ: اين روزها هم مامورها سانسور ميكنن
Culprit
كِلپِريت
Offender
متخطي
كدينگ: مجرم كال، پريد و فرار كرد
Juvenile
Young, youthful
كدينگ: جوي نيل نسبت به رود نيل نوجوانه
Bait
هر چيزي كه براي وسوسه يا جذب يك شخص يا يك جانور استفاده ميشه
كدينگ: توي اين بيت دانه دادن يعني طعمه دادن
Insist
اصرار كردن، به گفته يا موضعي پايبند بودن
كدينگ: اين سيستر ما همش اصرار ميكنه
Coastal
ساحلي
Comparison
مقايسه
Decay
خرابي، فساد