Lesson 21 Flashcards
Plea
Request, appeal
كدينگ: اهالي روستا درخواست پلي كردن
Weary
Tired
كدينگ: وي، ري رفت چون از تهران خسته شده بود
Collide
Come together with force
با نيرو بهم برخورد كردن، تصادف كردن
كدينگ: توي تصادف كليد رو ازم دزديدند
Confirm
Prove to be true or correct, make certain
تاييد كردن، اطمينان دادن، اثبات چيزي كه درست و صحيح است
كدينگ: كو اون فرم تا تائيدش كنم
Verify
Prove to be true, confirm
كدينگ: واي فاي اينو تاييد كردن جرات ميخواد
Anticipate
Look forward to, expect , predict
چشم انتظار بودن، انتظار داشتن
كدينگ: آن تست پيتي پيش بينيش درست بود
Mailman
پست چي
Dilemma
A difficult choice
دوراهي، وضعيت دشوار، مخمصه، معماي پيچيده
كدينگ: دل ما خيلي ميخواد از اين وضعيت دشوار و پيچيده خلاص بشيم
Detour
Take حرف اضافه
A round about way
مسير انحرافي، جاده فرعي
كدينگ: توي ماه دي ، تور از مسيرش منحرف شد
Merit مِرِت
Goodness, worth, value
كدينگ: هر غذايي ارزش پايين رفتن از مريت رو نداره
Transmit
Send over, pass on, pass along
فرستادن، انتقال دادن، عبور دادن، ارسال كردن
كدينگ: ترن سمت آزادي انتقال داده شد
Relieve
Make less, make easier, reduce the pain of, replace, release, free
كدينگ: تو جاده ري ليف رو براي تسكين درد ميفروختند
Baffle
Be too hard to understand or solve
مبهوت كردن، گيج كردن، گمراه كردن
كدينگ: با فعل گمراه كردن جمله بساز
Agreement
موافقت نامه
Auto
Car