Afagh 7 Flashcards
Express regret
اظهار پشیمانی
Express possibility
امکان بیان
Express posibility clos to certainty
بیان احتمالی که قریب به یقین است
Corporal punishment
تنبیه بدنی
Alienated
بیگانه شده
باعث انزجار شده
He alienated most of his colleagues with his bad temper
deplete
خالی کردن
Bad social condition breed crime
شرایط بد اجتماعی باعث ایجاد جرم می شود
sleep rough
سخت خوابیدن
death toll
شمار کشته شدگان
child labor
کودکان کار
evidence
شواهد و مدارک
Widening gulf between the wealthy and more deprived sector
گسترش شکاف بین بخش ثروتمند و محروم تر
marine
دریایی
concern
نگرانی
devastated
ویران
devastated
ویران
feature
ویژگی
Proper
مناسب
Call off
تاوان دادن
Call up
احضار کردن
Give in
تسلیم شدن
Catch on
جلو زدن
Give into
تسلیم شدن
Come by
بدست آوردن
Find out
پیدا کردن
Deal with
سر و کار دارد با
Acquire
بدست آوردن
Postpone
عقب انداختن
Fluctuate
نوسان می کند
Investigate
تحقیق کردن
Deceive
فریب دادن
realized
متوجه شد
abuse
سو استفاده کردن
invasion
تهاجم
They were planning to mount an invasion of the north of the country
misery
بدبختی، بیچارگی
Starvation
گرسنگی، قحطی زدگی، رنج و محنت
famine
قحطی
wealthy
rich
پولدار
immature
نابالغ
humorous
طنز
fortunate
خوش شانس