1 Flashcards
Rammarico
“Rammarico” به معنی “پشیمانی” یا “افسوس” است.
یک جمله ساده:
“Ho un rammarico per non aver finito il progetto.”
(من پشیمانم که پروژه را تمام نکردم.)
Stupore
“Stupore” به معنی “شگفتی” یا “تعجب” است.
یک جمله ساده:
“Guardava con stupore il paesaggio.”
(او با شگفتی به منظره نگاه میکرد.)
Incredulità
“Incredulità” به معنی “بیباوری” یا “شگفتی” است.
یک جمله ساده:
“Sentì incredulità di fronte a quella notizia.”
(او در برابر آن خبر احساس بیباوری کرد.)
Ammettere
“Ammettere” به معنی “پذیرفتن” یا “اعتراف کردن” است.
یک جمله ساده:
“Devo ammettere che ho commesso un errore.”
(باید بپذیرم که اشتباهی مرتکب شدم.)
Apprendimento
“Apprendimento” به معنی “یادگیری” است.
یک جمله ساده:
“L’apprendimento è fondamentale per la crescita personale.”
(یادگیری برای رشد فردی اساسی است.)
Lavagna
“Lavagna” به معنی “تخته سیاه” یا “تخته” است.
یک جمله ساده:
“Il maestro scrive sulla lavagna durante la lezione.”
(معلم در طول درس بر روی تخته مینویسد.)
Cattedra
“Cattedra” به معنی “میز معلم” یا “صندلی استادی” است.
یک جمله ساده:
“Il professore si è seduto alla cattedra per iniziare la lezione.”
(استاد برای شروع درس به میز معلم نشسته است.)
Grembiule
“Grembiule” به معنی “پیشبند” است.
یک جمله ساده:
“Indosso un grembiule mentre cucino.”
(من در حین آشپزی یک پیشبند میپوشم.)
Secchione
“Secchione” به معنی “دانشآموز سختکوش” یا “کتابخوان” است و معمولاً به کسی اطلاق میشود که در مدرسه بسیار جدی و کوشاست.
یک جمله ساده:
“Marco è un secchione e studia sempre per gli esami.”
(مارکو یک دانشآموز سختکوش است و همیشه برای امتحانات درس میخواند.)
Dintorni
“Dintorni” به معنی “حومه” یا “اطراف” است.
یک جمله ساده:
“Mi piace esplorare i dintorni della mia città.”
(من دوست دارم حومه شهرم را کاوش کنم.)
Interrogazione
“Interrogazione” به معنی “سوالگذاری” یا “امتحان شفاهی” است.
یک جمله ساده:
“Oggi ho un’interrogazione di storia.”
(امروز من یک امتحان شفاهی در تاریخ دارم.)
Che fiatone
“Che fiatone” به معنی “چه نفسنفسزنی” یا “چه تنگی نفس” است و معمولاً زمانی استفاده میشود که کسی به شدت خسته یا نفسزنان صحبت میکند.
یک جمله ساده:
“Dopo la corsa, ha esclamato: ‘Che fiatone!’”
(بعد از دویدن، او exclaimed: ‘چه نفسنفسزنی!’)
Beccare una multa
“Beccare una multa” به معنی “جریمه شدن” یا “یک جریمه دریافت کردن” است.
یک جمله ساده:
“Oggi ho beccato una multa per parcheggio vietato.”
(امروز به خاطر پارک کردن در محل ممنوع جریمه شدم.)
Sfiga
“Sfiga” به معنی “بدشانسی” یا “نحسی” است.
یک جمله ساده:
“Ho avuto sfiga e ho perso il treno.”
(من بدشانس بودم و قطار را از دست دادم.)
Consolarsi
“Consolarsi” به معنی “دلخوش کردن” یا “تسکین دادن به خود” است.
یک جمله ساده:
“Dopo una giornata difficile, si consola guardando un film.”
(بعد از یک روز سخت، او با تماشای یک فیلم دلخوش میکند.)
Benone
“Benone” به معنی “خیلی خوب” یا “عالی” است و معمولاً برای بیان رضایت یا حال خوب استفاده میشود.
یک جمله ساده:
“Come stai? - Benone, grazie!”
(حالت چطور است؟ - خیلی خوبم، مرسی!)
Sprecare
“Sprecare” به معنی “هدر دادن” یا “ضایع کردن” است.
یک جمله ساده:
“Non voglio sprecare il cibo.”
(نمیخواهم غذا را هدر بدهم.)
Intero
“Intero” به معنی “کامل” یا “تمام” است.
یک جمله ساده:
“Ho mangiato un intero pezzo di torta.”
(من یک تکه کامل کیک را خوردم.)
Fare versione
“Fare versione” به معنی “ترجمه کردن” یا “ترجمه متن” است، به ویژه در زمینه تحصیل، جایی که دانشآموزان متنی را از یک زبان به زبان دیگر ترجمه میکنند.
یک جمله ساده:
“Devo fare versione di un testo in latino per domani.”
(باید یک متن لاتین را برای فردا ترجمه کنم.)
Cavarsela
“Cavarsela” به معنی “از عهده برآمدن” یا “خود را نجات دادن” است و معمولاً به معنای موفق شدن در مواجهه با یک مشکل یا چالش به کار میرود.
یک جمله ساده:
“Nonostante le difficoltà, è riuscito a cavarsela.”
(با وجود مشکلات، او توانست از عهده برآید.)
Io me la cavo bene anche in situazioni difficili.”
(من در موقعیتهای دشوار هم از عهده برمیآیم.)
Entrarci
“Entrarci” به معنی “به آن مربوط بودن” یا “ارتباط داشتن” است.
یک جمله ساده:
“Non so come entrarci con la mia opinione.”
(نمیدانم نظر من چگونه به این موضوع مربوط است.)
Mica
“Mica” به معنی “هرگز” یا “اصلاً” است و معمولاً برای نفی یا تأکید در جملات استفاده میشود.
یک جمله ساده:
“Non sono mica stanco!”
(من اصلاً خسته نیستم!)
Precario
“Precario” به معنی “ناپایدار” یا “موقتی” است و معمولاً در زمینههای شغلی یا اقتصادی به کار میرود.
یک جمله ساده:
“Il suo lavoro è precario e cerca una posizione stabile.”
(کار او ناپایدار است و به دنبال یک موقعیت ثابت میگردد.)
Affannare
“Affannare” به معنی “دستپاچه کردن” یا “نفسنفس زدن” است و معمولاً به حالتی اشاره دارد که شخصی به شدت تحت فشار یا استرس است.
یک جمله ساده:
“Non voglio affannarti con tutte queste domande.”
(نمیخواهم با این همه سوال تو را دستپاچه کنم.)
In colpo di grazia
“In colpo di grazia” به معنی “ضربه نهایی” یا “شوک نهایی” است و معمولاً به موقعیتی اشاره دارد که باعث شکست یا پایان یک وضعیت میشود.
یک جمله ساده:
“Il suo errore è stato il colpo di grazia per il progetto.”
(این اشتباه او ضربه نهایی برای پروژه بود.)
L’appoggio
“L’appoggio” به معنی “حمایت” یا “پشتیبانی” است.
یک جمله ساده:
“Ho bisogno del tuo appoggio in questa situazione.”
(به حمایت تو در این وضعیت نیاز دارم.)
L’auto-stima
“L’auto-stima” به معنی “خودارزیابی” یا “احترام به خود” است و به میزان اعتماد به نفس و ارزش فرد به خود اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Un buon livello di auto-stima è fondamentale per il benessere.”
(یک سطح خوب از خودارزیابی برای رفاه اساسی است.)
Appartenere
“Appartenere” به معنی “متعلق بودن” یا “وابسته بودن” است.
یک جمله ساده:
“Questa casa appartiene alla mia famiglia da generazioni.”
(این خانه از نسلهای گذشته متعلق به خانواده من است.)
È talmente
“È talmente” به معنی “اینقدر” یا “به قدری” است و معمولاً برای بیان شدت یا تأکید در یک جمله استفاده میشود.
یک جمله ساده:
“È talmente bello che non riesco a crederci!”
(اینقدر زیباست که نمیتوانم باور کنم!)
Distaccata
“Distaccata” به معنی “فاصلهدار” یا “جدا” است و معمولاً به حالتی اشاره دارد که فرد یا چیز از دیگران جدا شده یا احساس فاصله عاطفی دارد.
یک جمله ساده:
“È rimasta distaccata dalla situazione per non farsi coinvolgere.”
(او از موقعیت جدا مانده است تا درگیر نشود.)
Esigenze
“Esigenze” به معنی “نیازها” یا “الزامات” است و به خواستهها یا نیازهای خاصی اشاره دارد که باید برآورده شوند.
یک جمله ساده:
“Le esigenze del cliente sono la nostra priorità.”
(نیازهای مشتری اولویت ما هستند.)
Il fico
“Il fico” به معنی “خرما” یا “انجیر” است و به نوعی میوه اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Mi piace mangiare il fico fresco in estate.”
(من دوست دارم در تابستان انجیر تازه بخورم.)
Monotono
“Monotono” به معنی “تکنواخت” یا “یکنواخت” است و معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که فاقد تنوع و تغییر است.
یک جمله ساده:
“Il suo lavoro è diventato monotono e noioso.”
(کار او به یک کار تکنواخت و خستهکننده تبدیل شده است.)
Tumulti
“Tumulti” به معنی “آشفتگیها” یا “شلوغیها” است و معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن اختلال یا بینظمی وجود دارد.
یک جمله ساده:
“Durante il concerto, ci sono stati tumulti tra il pubblico.”
(در طول کنسرت، در میان تماشاگران آشفتگیهایی رخ داد.)
Smania
“Smania” به معنی “اضطراب” یا “دلهره” است و معمولاً به حالتی از بیقراری یا اشتیاق شدید اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Ho una smania di partire per le vacanze.”
(من دلهره شدیدی برای رفتن به تعطیلات دارم.)
Mediocre
“Mediocre” به معنی “متوسط” یا “عادی” است و معمولاً به چیزی اشاره دارد که نه خوب است و نه بد، بلکه در سطحی پایینتر از انتظار قرار دارد.
یک جمله ساده:
“Il film era mediocre e non mi ha colpito affatto.”
(فیلم متوسط بود و اصلاً مرا تحت تأثیر قرار نداد.)
Barricata
“Barricata” به معنی “مسدود شده” یا “محاصره شده” است و معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک مکان یا مسیر با موانع یا اشیاء دیگر بسته شده است.
یک جمله ساده:
“Le strade erano barricata durante la manifestazione.”
(خیابانها در حین تظاهرات مسدود شده بودند.)
Non mi importava un fico secco
عبارت “Non mi importava un fico secco” به معنی “برایم مهم نبود” یا “به من اهمیتی نمیداد” است و معمولاً برای بیان بیتفاوتی نسبت به چیزی استفاده میشود.
یک جمله ساده:
“Non mi importava un fico secco di ciò che dicevano gli altri.”
(برایم مهم نبود که دیگران چه میگویند.)
Dinoccolato
“Dinoccolato” به معنی “لکنتی” یا “ناپايدار” است و معمولاً به فردی با حرکات ناهماهنگ و نامنظم اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Il suo modo di camminare è un po’ dinoccolato.”
(شیوه راه رفتن او کمی لکنتی است.)
Vetta
“Vetta” به معنی “قله” یا “اوج” است و معمولاً به بالاترین نقطه یک کوه یا اوج یک موفقیت اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Abbiamo finalmente raggiunto la vetta della montagna.”
(ما بالاخره به قله کوه رسیدیم.)
Sublime
“Sublime” به معنی “عالی” یا “شگفتانگیز” است و معمولاً به چیزی با زیبایی یا کیفیت فوقالعاده اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Il panorama dalla cima della montagna era sublime.”
(منظره از بالای قله کوه شگفتانگیز بود.)
Intuito
“Intuito” به معنی “شعور” یا “غریزه” است و به توانایی درک یا احساس چیزی بدون نیاز به تفکر منطقی اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Il suo intuito gli ha permesso di fare la scelta giusta.”
(شعور او به او اجازه داد تا انتخاب درستی داشته باشد.)
Rivelazione
“Rivelazione” به معنی “افشا” یا “نکتهای که کشف میشود” است و معمولاً به حالتی اشاره دارد که اطلاعات جدیدی برملا میشود.
یک جمله ساده:
“La rivelazione del segreto ha sorpreso tutti.”
(افشای راز همه را شگفتزده کرد.)
Aggiornato
“Aggiornato” به معنی “بهروز شده” یا “تازهسازی شده” است و معمولاً به اطلاعات یا وضعیتی اشاره دارد که جدیدترین تغییرات را شامل میشود.
یک جمله ساده:
“Ho aggiornato il mio curriculum con le ultime esperienze lavorative.”
(من رزومهام را با آخرین تجربیات کاری بهروز کردم.)
Lacune
“Lacune” به معنی “فاصلهها” یا “کمبودها” است و معمولاً به نواقص یا عدم وجود اطلاعات یا مهارتها اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Ho bisogno di colmare le lacune nella mia formazione.”
(من نیاز دارم تا کمبودهای آموزشیام را پر کنم.)
Pedagogisti
“Pedagogisti” به معنی “پداگوگها” یا “متخصصان آموزش” است و به افرادی اشاره دارد که در زمینه تعلیم و تربیت و روشهای آموزشی فعالیت میکنند.
یک جمله ساده:
“I pedagogisti stanno sviluppando nuovi metodi di insegnamento.”
(پداگوگها در حال توسعه روشهای جدید آموزشی هستند.)
Preside
“Preside” به معنی “مدیر مدرسه” یا “رئیس دانشگاه” است و به فردی اشاره دارد که مسئولیت مدیریت و نظارت بر یک مؤسسه آموزشی را بر عهده دارد.
یک جمله ساده:
“Il preside ha convocato una riunione per discutere delle nuove regole.”
(مدیر مدرسه یک جلسه برای بحث درباره قوانین جدید برگزار کرده است.)
Il boom di adesioni
“Il boom di adesioni” به معنی “افزایش ناگهانی تعداد اعضا” یا “رشد چشمگیر عضویت” است و معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن تعداد افراد شرکتکننده یا ملحقشده به یک گروه یا سازمان به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
یک جمله ساده:
“Il boom di adesioni al club ha sorpreso tutti.”
(افزایش ناگهانی تعداد اعضای باشگاه همه را شگفتزده کرد.)
Procurare
“Procurare” به معنی “تأمین کردن” یا “دستیابی به” است و معمولاً به عمل بهدست آوردن یا فراهم آوردن چیزی اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Posso procurare i biglietti per il concerto domani.”
(میتوانم بلیطهای کنسرت را برای فردا تأمین کنم.)
Disagio
“Disagio” به معنی “ناراحتی” یا “آزار” است و به حالت نارضایتی یا عدم راحتی اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Ho provato un certo disagio durante la riunione.”
(در طول جلسه احساس ناراحتی کردم.)
اگر “disago” به چیزی خاص اشاره دارد، لطفاً اطلاعات بیشتری ارائه دهید.
Ledere
“Ledere” به معنی “آسیب رساندن” یا “ضربه زدن” است و معمولاً به حالتی اشاره دارد که چیزی آسیب میبیند یا به کسی صدمه میزند.
یک جمله ساده:
“Non voglio ledere i sentimenti degli altri.”
(نمیخواهم به احساسات دیگران آسیب بزنم.)
fuga
“Fuga” به معنی “فرار” یا “گریز” است و معمولاً به عمل ترک کردن یا فرار از یک موقعیت یا مکان اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Durante la tempesta, c’è stata una fuga di acqua dal tetto.”
(در طول طوفان، آب از سقف نشت کرد.)
Volare alto
“Volare alto” به معنی “بلند پرواز کردن” است و معمولاً به معنای داشتن آرزوها و اهداف بزرگ یا موفقیتهای عالی به کار میرود.
یک جمله ساده:
“Devi sempre volare alto nei tuoi sogni.”
(شما همیشه باید در رویاهایتان بلند پرواز کنید.)
Esigente
”Esigente” به معنی “دربارهخواه” یا “سختگیر” است و به فردی اشاره دارد که توقعات بالایی دارد و ممکن است از دیگران خواستههای زیادی داشته باشد.
یک جمله ساده:
“Il tuo insegnante è molto esigente, ma questo ti aiuta a migliorare.”
(معلم تو بسیار سختگیر است، اما این به تو کمک میکند تا بهتر شوی.)
Imparziale
“Imparziale” به معنی “بیطرف” یا “عادل” است و به فردی اشاره دارد که هیچگونه تعصب یا偏向ی ندارد و به همه طرفها بهطور مساوی نگاه میکند.
یک جمله ساده:
“È importante avere un giudice imparziale in un processo.”
(داشتن یک قاضی بیطرف در یک دادگاه مهم است.)
La bellona
“La bellona” به معنای “زیبا” یا “خانم زیبا” است و معمولاً به زنی با زیبایی چشمگیر اشاره دارد. این واژه در برخی مناطق ایتالیایی ممکن است به صورت غیررسمی و به طور محاورهای استفاده شود.
یک جمله ساده:
“La bellona del villaggio ha attirato l’attenzione di tutti.”
(زیبای دهکده توجه همه را جلب کرده است.)
Non era una cima
عبارت “Non era una cima” به معنی “او فرد بسیار باهوشی نبود” یا “او از نظر فکری خیلی برجسته نبود” است و معمولاً برای اشاره به کسی استفاده میشود که از نظر هوش یا تواناییهای ذهنی به اندازه کافی قوی نیست.
یک جمله ساده:
“Non era una cima, ma era una persona gentile.”
(او فرد بسیار باهوشی نبود، اما انسانی مهربان بود.)
Che stupidaggini
عبارت “Che stupidaggini” به معنی “چه احمقانه” یا “چه مزخرفاتی” است و معمولاً برای ابراز ناامیدی یا تمسخر نسبت به چیزی که به نظر بیمعنا یا احمقانه میرسد استفاده میشود.
یک جمله ساده:
“Non posso credere a che stupidaggini stanno dicendo.”
(نمیتوانم به چه مزخرفاتی که دارند میگویند باور کنم.)
Rallentare
“Rallentare” به معنی “کند کردن” یا “کاهش سرعت” است و معمولاً به عمل کاهش سرعت یک وسیله نقلیه یا یک فرآیند اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“È importante rallentare quando si guida in condizioni di scarsa visibilità.”
(کاهش سرعت هنگام رانندگی در شرایط دید محدود بسیار مهم است.)
Potenziare
“Potenziare” به معنی “تقویت کردن” یا “افزایش دادن” است و معمولاً به عمل تقویت یک ویژگی، قابلیت یا منبع اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Vogliamo potenziare il nostro servizio clienti per soddisfare meglio i clienti.”
(میخواهیم خدمات مشتریان خود را تقویت کنیم تا بهتر به نیازهای مشتریان پاسخ دهیم.)
Presuntuoso
“Presuntuoso” به معنی “متکبر” یا “خودپسند” است و به فردی اشاره دارد که خود را بالاتر از دیگران میبیند و دارای رفتارهایی است که نشاندهنده خود بزرگبینی است.
یک جمله ساده:
“Il suo atteggiamento presuntuoso lo rende difficile da sopportare.”
(رفتار متکبر او را تحمل کردن دشوار میکند.)
Presuntuoso
“Presuntuoso” به معنی “متکبر” یا “خودپسند” است و به فردی اشاره دارد که خود را بالاتر از دیگران میبیند و دارای رفتارهایی است که نشاندهنده خود بزرگبینی است.
یک جمله ساده:
“Il suo atteggiamento presuntuoso lo rende difficile da sopportare.”
(رفتار متکبر او را تحمل کردن دشوار میکند.)
Propensione
“Propensione” به معنی “گرایش” یا “تمایل” است و به حالتی اشاره دارد که فرد به طور طبیعی به چیزی متمایل یا علاقهمند است.
یک جمله ساده:
“Ha una propensione per la musica e suona diversi strumenti.”
(او تمایل به موسیقی دارد و چندین ساز مینوازد.)
Abbattere
“Abbattere” به معنی “افت کردن” یا “تخریب کردن” است و معمولاً به عمل پایین آوردن یا از بین بردن چیزی، مانند یک درخت یا یک ساختار، اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Hanno deciso di abbattere l’albero malato nel giardino.”
(آنها تصمیم گرفتند درخت بیمار را در باغ پایین بیاورند.)
Abbattere
“Abbattere” به معنی “افت کردن” یا “تخریب کردن” است و معمولاً به عمل پایین آوردن یا از بین بردن چیزی، مانند یک درخت یا یک ساختار، اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Hanno deciso di abbattere l’albero malato nel giardino.”
(آنها تصمیم گرفتند درخت بیمار را در باغ پایین بیاورند.)
assecondere
“Assecondare” به معنی “همراهی کردن” یا “تأیید کردن” است و معمولاً به عمل حمایت یا موافقت با خواستهها یا احساسات دیگران اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“È importante assecondare i desideri dei bambini, ma anche stabilire dei limiti.”
(مهم است که خواستههای کودکان را همراهی کنیم، اما همچنین باید محدودیتهایی را تعیین کنیم.)
dotare
“Dotare” به معنی “مجهز کردن” یا “تأمین کردن” است و معمولاً به عمل فراهم آوردن وسایل یا امکانات خاص برای یک شخص یا مکان اشاره دارد.
یک جمله ساده:
“Abbiamo dotato la scuola di nuovi computer per migliorare l’insegnamento.”
(ما مدرسه را با کامپیوترهای جدید مجهز کردیم تا تدریس را بهبود ببخشیم.)
spiacevole
“Spiacevole” به معنی “ناخوشایند” یا “نامطلوب” است و به وضعیتی یا احساسی اشاره دارد که خوشایند نیست و ممکن است باعث ناراحتی یا آزار شود.
یک جمله ساده:
“È stata una situazione spiacevole, ma abbiamo cercato di risolverla.”
(این یک وضعیت ناخوشایند بود، اما ما سعی کردیم آن را حل کنیم.)
Rintracciare
جمله هم بساز
پیدا کردن، ردیابی کردن
Ho rintracciato il mio amico
Dirigere
رهبری کردن، هدایت کردن
Ho diretto
من هدایت کردم