Wörter 1901-2000 Flashcards
Mühsam
Schwierig
دشوار پر زحمت
🔴 Wildnis
طبیعت بکر طبیعت وحش
Isolieren
عایقبندی کردن عایق کردن
جدا کردن تفکیک کردن
Ermorden
Murder
کشتن به قتل رساندن
🔴 Spekulation
Vermutung
حدس گمان
Betrügen
فریب دادن کلاه برداری کردن
خیانت کردن
🔵 Verspreche
لکنت تپق، لغزش، اشتباه لپی
Einzeln
تک یک دانه ای، یک به یک
Gewiss
قطعی مسلم، معلوم، مشخص
مشخصا به وضوح
Zuschauen
تماشا کردن
🔵 Zuschauer
🔴 Zuschauerin
تماشاگر، تماشاچی
🟢 Hähnchen
سنجاب
کروسان
🔵 Kölner
🔴 Kölnerin
کلنی اهل کلن
🔵 Kabarettist
🔴 Kabarettistin
هنرمند کارباره
مجری کاباره
شومن
🔵 Zeichner
🔴 Zeichnerin
نقاش
طراح نقشهکش
🔴 Stadtführung
City Tour
تور شهری
🔴 Gegenwart
حال (زمان)
🔴 Kutte
جامه راهبان, بالاپوش راهبان
🔵 Kaminfeger
دودکش پاک کن
🔵 Kamin
دودکش , شومینه بخاری دیواری
🔴 Glocke
ناقوس زنگ
🔵 Wächter
🔴 Wächterin
- نگهبان, پاسدار
🔵 Brand
(Pl) : 🔴 Brände
- آتش سوزی, حریق
Löschen
Extinguish, Delete, Clear, Erase, Put out
خاموش کردن (آتش)
🟢 Gefängnis
Jail
زندان
= 🔵 Knast
🔵 Knast
Prison
= 🟢 Gefängnis
زندان
🔵 Finger
انگشت, انگشت دست
🔴 Filmhochschule
دانشگاه / کالج / مدرسه فیلم سازی
🔴 Hochschule
دانشگاه کالج
🔵 Dreh
Trick
حقه کلک
🔵 Drehbuchautor
🔴 Drehbuchautorin
Screenwriter
فیلم نامه نویس
Quasi
Sozusagen
در اصل, می توان گفت
Sozusagen
Quasi
- به عبارتی, میتوان گفت
🔴 Kurzgeschichte
داستان کوتاه
🔵 Erzähler
🔴 Erzählerin
- راوی، داستان سرا، قصهگو
🔴 Gegenwartsliteratur
- ادبیات معاصر ،ادبیات کنونی، ادبیات حال
🔵 Kritiker
🔴 Kritikerin
- منتقد ناقد
Einleuchtend
- قانع کننده معقول، قابل درک
🔴 Beobachtung
مشاهده
Beobachten
- مشاهده کردن، تماشا کردن دیدن، نظارت کردن
Schwierig
anstrengend, beschwerlich, hart, mühsam
- سخت مشکل، پیچیده
- بدقلق, spinös
🔴 Schwierigkeit
Problem
دشواری سختی، دردسر
Zwischenmenschlich
Interpersonal
(وابسته به رابطهی میان اشخاص) میان فردی، چند نفری، چند کسی، همنشین دار
Menschlich
انسانی وابسته به انسان، مربوط به انسان
Irgendein
هر چیزی
Any
Irgendein…+ (Nom/Akk/Dat/Gen)
🟢 Multitalent
چند استعداده
کسی که در چند زمینه مختلف استعداد دارد
🔴 Lage
محله مکان، منطقه
موقعیت
Inszenieren
- کارگردانی کردن , اجرا کردن
- ایجاد کردن, پدید آوردن
🔵 Staat
حکومت کشور، دولت، نظام
🔴 Oper
اپرا
🔴 Staatsoper
سالن اپرا شهر
Vielseitig
همه فن حریف
Auszeichnen
Sich auszeichnen
Label
- برچسب زدن, قیمت زدن
- متمایز کردن متفاوت کردن
—
Distinguish yourself
- سرآمد، بودن برتری داشتن، زبانزد بودن
Beispielsweise
Zum Beispiel
برای مثال
🟢 Bund
🔵 Bund
- دسته, خوشه
— - دولت فدرال (آلمان)
🟢 Bedürfnis
نیاز
🔵 Perfektionist
کمال گرا
Exakt
دقیق
🔴 Linie
خط
🟢 Stäbchen
چاپستیک , چوبک غذاخوری
Minutiös
دقیق موشکافانه
akkurat , genau , sorgfältig
🔵 Zufall
اتفاق تصادف، پیش آمد، تقارن
Überlassen
سپردن دادن
Umgekehrt
برعکس
🔴 Ordnung
ترتیب نظم
قانون مقررات
سالم
🔴 Unordnung
بینظمی اختلال، به هم ریختگی
Albtraum
کابوس
🟢 Motto
شعار
🔵 Schreibtisch
میز تحریر, میز نگارش
Formulieren
بیان کردن جملهبندی کردن
🔴 Stellung
Position
موقعیت شغلی شغل
—
Meinung
نظر،عقیده
🟢 Lied
Song
ترانه آهنگ
Faszinieren
Fascinate
شیفته کردن مجذوب کردن
Ablenken
حواس پرت کردن
Besorgen
گرفتن تهیه کردن
مراقبت کردن ,انجام دادن رسیدگی کردن
Verschieben
به تعویق انداختن به عقب انداختن
🔵 Wille
≠ Unwille
اراده خواست
Spüren
Fühlen
حس کردن
Verdrängen
سرکوب کردن کنار زدن، طرد کردن
🔵 Haufen
Pile, Bunch
توده کپه، تعداد زیاد
مقدار زیاد یک عالم، یک خروار
Ordnen
مرتب کردن سامان دادن
Längst
مدتها پیش خیلی وقت پیش
Erledigen
حل و فصل کردن رسیدگی کردن، انجام دادن
Praktisch
≠ Unpraktisch
کاربردی پرکاربرد
عملی
عملا
Abheften
بایگانی کردن، در پرونده گذاشتن
Gönnen
به خود حال دادن, چیزی خوشایند تأمین کردن
Griffbereit
دم دست, قابل استفاده
🔴 Volkshochschule
کالج فن آموزی, فنی حرفه ای
Bedeutend
مهم بامعنی، قابل توجه
🔴 Weiterbildung
تحصیلات عالی، ادامه تحصیل
Weiterbildungen machen
ادامه تحصیل/یادگیری دادن
🔵 Babysitter
🔴 Babysitterin
پرستار کودک
🟢 Diplom
دیپلم، مدرک (تحصیلی) ,مدرک دانشگاهی
🟢 Seminar
سمینار
🔵 Heimwerker
🔴 Heimwerkerin
تاسیساتچی
🔴 Ernährung
تغذیه
🔴 Renovierung
نوسازی
🔴 Vorsorge
Grocery
آذوقه خواربار
🔴 Datei
فایل (کامپیوتر), داده
🔴 Steuer
مالیات