Wörter 1301-1400 Flashcards
1
Q
🔴 kneipe
A
بار، میخامه
2
Q
🔴 Hektik
A
شتاب زدگی
3
Q
🔴 Großstadt
A
کلان شهر، شهر بزرگ
4
Q
Gegenseitig
A
متقابل، دوطرفه، دوجانبه
5
Q
Ausgeben
A
خرج کردن (پول)، خرج کردن
6
Q
🔴 Ausstellung
A
- نمایشگاه
——— - صدور روند صدور
7
Q
Abhängen
A
بستگی داشتن، وابسته بودن
8
Q
ich will machen können
A
I want to be able to do.
9
Q
Bekannte
A
آشنا، دوست
10
Q
🔵 Parkplatz
A
محل پارک، جای پارک
11
Q
Stören
A
مزاحم شدن، مختل کردن
12
Q
Verzichten
A
چشم پوشیکردن، صرف نظر کردن
13
Q
🟢 öffentliche Verkehrssystem
A
سیستم حمل و نقل عمومی
14
Q
Funktionieren
A
Work
- کار کردن
15
Q
Herlaufen
A
به اینجا آمدن / دویدن، به سمت من آمدن / دویدن، به سمت این محل آمدن / دویدن
16
Q
Hinlaufen
A
به سمت جایی دویدن
17
Q
Vorbeikommen
A
(به جایی) آمدن
18
Q
🔴 Hitliste
A
- جدول
- لیست محبوب (آهنگ، فیلم و …)
19
Q
🔴 Fortsetzung
A
ادامه، از سر گیری
20
Q
🔴 Lage
A
- محله، مکان، منطقه
——— - موقعیت، جایگاه، وضعیت
21
Q
🟢 Zuhause
A
Home
منزل خانه
22
Q
Auffällig
A
تماشایی، چشمگیر
23
Q
🔴 Hälfte
A
نصف (چیزی) نیم
24
Q
🔵 Gegensatz
A
تضاد، متضاد
25
Niedrig
Wenig
پایین، کم
≠ Hoch
26
🔵 Wert
ارزش
27
🔵 Wert
Wertvoll
- ارزش، اعتبار Preis
—
با ارزش ارزشمند
≠ Wertlos
28
Überraschen
- سورپرایز کردن، غافلگیر کردن، متعجب کردن، سورپرایز کردن
29
🔵 Alkohol
- نوشیدنی الکلی شراب
- الکل (ماده شیمیایی)
30
🟢 Wohnheim
- مسافرخانه، پانسیون، خوابگاه
31
🔴 Isolation
- انزوا، عزلت
- عایق بندی
32
🔴 Isolation
- انزوا، عزلت
- عایق بندی
33
🔴 Suppenküche
- نوانخانه، جایی که به فقرا غذای رایگان میدهند
34
🔴 Perspektive
- چشم انداز، دورنما
35
Sozial
اجتماعی
36
🟢 Sozialamt
سازمان خدمات اجتماعی
یک نهاد دولتی در آلمان است که مسئول ارائه خدمات و حمایت های اجتماعی به شهروندان است.
37
🔵 Rand
- حاشیه، بیرون، لبه
38
🔴 Randgruppe
گروه حاشیه ای
این اصطلاح به گروههایی از جامعه اشاره دارد که به دلایل مختلف از جریان اصلی جامعه دور ماندهاند و در حاشیه قرار گرفتهاند. این گروهها ممکن است شامل اقلیتهای قومی، مهاجران، افراد بیخانمان، یا افرادی با مشکلات اجتماعی و اقتصادی باشند.
39
🔴 Chance
شانس
40
🔴 Chancelosigkeit
بی شانسی، بی فرصتی
وضعیتی است که در آن فرد یا گروهی از افراد به دلایل مختلف، مانند موانع اجتماعی، اقتصادی یا آموزشی، فاقد فرصت های لازم برای پیشرفت و موفقیت هستند.
41
🔴 Scheidung
طلاق
42
🔴 Einsamkeit
- تنهایی، انزوا
43
Täglich
روزانه
44
🔴 Not
- نیاز، ضرورت
45
🔴 Notunterkunft
Shelter
اقامتگاه اضطراری، پناهگاه
46
🔴 Intoleranz
- کوته فکری، تعصب
47
🔴 Schuld
گناه، جرم، تقصیر
48
🔴 Erfolglosigkeit
- شکست، عدم موفقیت
49
🔴 Ursache
دلیل
50
🟢 Gefühl
احساس، حس
51
🔴 Gesellschaft
- جامعه
- حضور، همراهی
- شرکت
52
🟢 Hilfsangebote
پیشنهاد کمک، خدمات حمایتی
53
Wie man sich bettet, so liegt man
- گندم از گندم بروید جو ز جو
- هرچه بکاری همان بدروی
54
Erwarten
- منتظر ماندن صبر کردن، انتظار کشیدن
- انتظار داشتن Akk
55
Gemütlich
Cozy
مناسب، گرم و نرم، راحت
56
🔵 Komfort
راحتی آسایش، وسیله آسایش
57
Schaffen
Tun, Machen
انجام دادن
ایجاد کردن، خلق کردن
به ثمر رساندن از پس (چیزی) بر آمدن
بردن جابه جا کردن
کارکردن
58
🔴 Branche
- بخش (اقتصاد)، حوزه (اقتصاد)
59
Verrückt
دیوانه، دیوانه وار، احمقانه
60
Neugierig
Curious, Nosy
- کنجکاو، فضول
61
Tauschen
to exchange
- عوض کردن، مبادله کردن
62
Eintauchen
تبدیل کردن, معاوضه کردن
63
🔵 Autor
🔴 Autorin
Author
نویسنده
64
Ehemalig
- سابق، قبلی
65
🟢 Forschungslabor
Research lab.
- آزمایشگاه تحقیقاتی، آزمایشگاه پژوهشی
66
🟢 Hirn
- مغز، فکر
67
🟢 Labor
آزمایشگاه
68
🔴 Forschung
- پژوهش، تحقیق
69
🔴 Forschungsgruppe
- گروه تحقیقاتی، گروه پژوهشی
70
🔵 Zirkus
سیرک
71
🔵 Nesthocker
فردی است که برای مدت طولانی با والدین خود زندگی میکند و از خانه پدری خارج نمیشود
72
🔵 Clown
دلقک
73
🔵 Dompteur
رامکننده حیوانات، مربی حیوانات وحشی
74
🔴 Manage
- محوطه سیرک، میدان سیرک
75
Riechen
Smell
- بو دادن، بو داشتن
76
🟢 Popcorn
پاپ کرن، ذرت بو داده
77
🔴 Säge
Saw
اره
78
🔴 Sägespäne
خاک اره
79
🔵 Applaus
- تشویق، کف زدن
80
🟢 Publikum
تماشاگران
81
🔴 Tournee
- تور، گشت
82
Interessieren
Sich interessieren
- علاقمند کردن
———
- علاقه داشتن، علاقمند شدن
83
🔵 Präsident
🔴 Präsidentin
رئیس جمهور
مدیر عامل، رئیس
84
🟢 Flugzeug
هواپیما
85
🟢 Holland
هلند
86
Umfunktionieren
(به چیز دیگری) تبدیل کردن، (به چیز دیگری) مبدل کردن
87
Investieren
سرمایهگذاری کردن
88
Umbauen
نوسازی کردن، تجدید بنا کردن
89
🔵 Whirlpool
جکوزی، گردآب
90
🔴 Hausbar
بار خانگی
91
Ausstatten
تجهیز کردن، آماده کردن