Wörter 1701-1800 Flashcards
1
Q
🔴 Schlägerei
A
- کتک کاری, زد و خورد
2
Q
Schlecken
A
- لیس زدن
- ناخنک زدن
3
Q
Sodass
A
به همین خاطر
4
Q
🔴 Fabrikation
A
- محصول (صنعتی) تولید (صنعتی)
5
Q
Zurückziehen (Trennbar)
A
Pull back, Withdraw
- عقب کشیدن
- از حساب برداشت کردن
6
Q
🔴 Qualität
A
- کیفیت
7
Q
🔵 Fachmann
A
متخصص
8
Q
Angesehen
A
- محترم آبرومند
9
Q
Teilten
A
- تقسیم کردن
10
Q
Erhalten
Sich erhalten
A
- دریافت کردن گرفتن، مشمول چیزی شدن
— - حفظ کردن نگه داشتن
11
Q
🔴 Nachfolge
A
- جانشینی
12
Q
🔵 Nachfolger
🔴 Nachfolgerin
A
- جانشین
13
Q
Risikofreudig
A
- خطرپذیر ریسکپذیر
14
Q
Vergrößern
Sich vergrößern
A
- بزرگ کردن
- گسترش دادن
— - بزرگ شدن رشد داشتن
15
Q
Erbauen
A
- ساختن, بنا کردن
16
Q
Erwerben
A
- کسب کردن بدست آوردن
17
Q
🔵 Übergang
A
-گذر عبور
18
Q
🟢 Geheimnis
A
- راز سر
19
Q
🔴 Marke
A
- مارک برند
20
Q
Rasch
A
- سریع زود، فوری
21
Q
Rasch
A
- سریع زود، فوری
22
Q
Wesentlich
A
- اساسی ضروری، اصلی
23
Q
🟢 Jahrhundert
A
- قرن صده
24
Q
Steigen
A
- بالا رفتن صعود کردن
- افزایش یافتن زیاد شدن
25
Enorm
Maßlos, Extrem
- زیاد هنگفت، فراوان
26
🔵 Aufschwung
Rising
- پیشرفت (اقتصادی) رونق (اقتصادی)
27
Kräftig
- قوی نیرومند، محکم
- شدید شدیدا
28
🔵 Anteil
- بخش سهم
29
🔴 Wirtschaft
🔴 Ökonomi
- اقتصاد
30
🔴 Ökonomi
🔴 Wirtschaft
اقتصاد
31
🔴 Krise
بحران
32
🔴 Wirtschaftskrise
- بحران، اقتصادی
33
🔵 Rückgang
- کاهش تنزل
34
🔵 Vorgang
فرآیند جریان
35
🔵 Absatz
- پاراگراف بند
- پاشنه
- فروش
36
🔵 Weltkrieg
جنگ جهانی
37
🔴 Nachfrage
- درخواست تقاضا
38
Verfügen
- تعیین کردن دستور دادن، مقرر کردن
- داشتن دارا بودن
39
Böse
- بدجنس خبیث، بدطینت
- عصبانی ناراحت
- بد ناجور، وخیم، ناخوشایند
40
🔵 Anteil
- بخش سهم
41
Überwiegend
- عمده اعظم
42
Schweizerisch
سوئیسی مربوط به سوئیس
43
🔵 Werktag
روز کاری
44
🔵 Bundesbürger
شهروند آلمان
45
🔴 Angabe
Mitteilung, Information
- مشخصات, اطلاعات
46
junge Erwachsene
جوان
۱۹-۲۴ سال
47
🔵 Ruhestand
بازنشستگی
48
🔵 Ruheständler
🔴 Ruheständlerin
بازنشسته
از ۶۵ سالگی
49
🔵 Gesamtdurchschnitt
Overall average
میانگین کل
50
Jungsenior
میانسال
۵۰-۶۴ سال
51
🔴 Zeitschrift
مجله
52
Besprechen
Discuss
بحث کردن گفت و گو کردن
53
Ausschlafen
دل سیر خوابیدن
یه عالم خوابیدن
54
Faulenzen
ولو شدن
استراحت کردن
55
Zappen
باکنترل شبکه تلوزیون را عوض کردن
📺
56
Rumliegen -> auf
ولو شدن، پلاس شدن، ول شدن
57
Kümmern
Sich kümmern
- اهمیت داشتن
—
- مراقبت کردن
- اهمیت دادن
58
Seitdem
Since …
از آن موقع , از آن موقع تا به حال
59
Kennenlernen (zu)
(Kennenzulernen)
Bekannt werden, Begegnen
آشنا شدن, شناختن
(فرایند کلی شناختن)
60
🔴 Beschäftigung
مشغله شغل، فعالیت
61
… aller + (adj)
از همه ش + …(صفت)
z.B : Es ist am allerschönsten
این از همه ش قشنگ تره
62
🔵 Trib
- میل به …
- انگیزش, کشش درونی
- غریزه
—
- جوانه
63
Angeboren
- بدو تولد، مادرزادی
64
Entwickeln
Sich entwickeln
- توسعه دادن, تولید کردن
- ابداع کردن, اختراع کردن، ساختن
- رشد کردن
- از خود نشان دادن پیدا کردن، شدن
—
- پیشرفت کردن پیش رفتن، شکل گرفتن
- (بهتدریج) پدید آمدن به وجود آمدن
65
🔵 Unterschied
تفاوت
66
Unterscheiden
تشخیص دادن تمیز دادن
67
🔴 Kritik
انتقاد نقد
68
🔴 Wahrnehmung
آگاهی اطلاع
69
Wahrnehmen
حس کردن احساس کردن، متوجه شدن
70
Schälen
Peel off
پوست کندن
71
Fähig
توانا
72
🔴 Fähigkeit
توانایی قابلیت
73
Weise (adj)
🔴 Weise
- خردمند خردمندانه
—
- شیوه نحو، گونه
- آهنگ کوتاه ملودی ساده
74
🔴 Tradition
سنت رسم، عرف
75
Vertreiben
بیرون کردن طرد کردن
76
🔵 Geselle
کارآموز (دارای مدرک) شاگرد (دارای مدرک)
77
Gesellig
اجتماعی خوش مشرب
سرگرم کننده
78
🔴 Geselligkeit
معاشرت هم نشینی
79
Gesellen
پیوستن ملحق شدن
80
🔵 Wettbewerb
مسابقه رقابت
81
Ständig
دائمی
82
Weiterentwickeln
چیزی را باز توسعه دادن
83
Zuvor
Vor dem
قبل از آن پیش از آن
84
🔴 Folge
عاقبت
قسمت (سریال)
85
🔴 Epoche
Era, age
عصر دوره، دوران
86
Sich widmen
وقف چیزی کردن صرف چیزی کردن
87
Trotzdem
با وجود اینکه با این وجود
88
🟢 Brettspiel
Boardgame
بازی تختهای بازی رومیزی
89
Laufend
(Adj)
جاری در جریان
پی در پی متوالی، بی وقفه
باخبر بودن مطلع بودن، در جریان بودن
(Adv)
Immer - مدام دائما، پیوسته
90
Kritisch
انتقادی
91
Verbringen
Time spending
گذراندن (زمان)
92
Virtuell
مجازی
93
Pauschal
Generell
کلی، یکجا
94
Verurteilen
محکوم کردن
95
Verantwortlich
مسئول پاسخگو
96
Sicherlich
حتما مسلما، قطعا
97
Kindlich
بچگانه