Wörter 1201 - 1300 Flashcards
Abergläubische
خرافی
Gar (Adv), (Adj), (N)
اصلا، به هیچ عنوان
———
پخته - Coocked
———
که، واقعا
🔴 Notiz
نوت، نکته، یادداشت
Bessern
Sich bessern
بهبود بخشیدن، اصلاح کردن
———
بهبود یافتن، بهتر شدن
Erwachen
Aufwachen
بیدار شدن
🔵 Knall
- کانال (تلویزیون)
- شبکه
——— - کانال آب، آبراه
🔴 Müllabfuhr
ماشین جمع آوری زباله، ماشین آشغالی
🔴 Mülltonne
سطل زباله سطل زباله بزرگ
Auf etw. schauen
look at something
به چیزی نگاه کردن
Verschlafen
- خواب ماندن، زیاد خوابیدن
- از دست دادن
Verschlafen (Adj)
خواب آلود، خوابآلوده
🔵 Sprung
پرش
Nass
خیس، مرطوب
🔵 Fuß
پا
Pl. : 🔴 Füßen
Schimpfen
سرزنش کردن، گله کردن، غر زدن
Bloß
- صرفا، فقط
—
Bloß noch + Komperativ
بد تر
—
حالا، آخه
🔴 Zahnpasta
خمیر دندان
🔵 Ersatz
جایگزین
🔴 Tube
- تیوب خمیر دندان و کرم
- بسته استوانه ای، بسته استوانه ای خمیردندان و کرم
Anhaben
Wear, Put on
به تن داشتن، پوشیدن
🔵 Strumpf
جوراب، جوراب ساق بلند
Pl. : 🔴 Strümpfe
🔴 Kanne
قوری، کتری
🔴 Kaffeekanne
🔴 Teekanne
قوری / کتری قهوه
—
قوری / کتری چای
Erstes
اول، ابتدا، اول از همه
Offensichtlich
واضح، آشکارا
Durch den Wind sein
کسی گیج، خسته یا هیجان زده است. همچنین می تواند به این معنی باشد که کسی نمی تواند تمرکز کند یا در حالت عادی نیست.
🟢 Schicksal
سرنوشت، بخت
Schicken
Senden
فرستادن
Gewesen wäre
بوده است
Sich einfühlen
Empathize
احساس کردن، درک کردن
🔴 Unterlage
🟢 Dokument
مدرک، سند
🟢 Missgeschick
بدشانسی، بدبیاری
Durcheinander
بی نظم، در هم، غر و قاطی
Belehren
Instruct
آموختن، یاد دادن
Anweisen
- اطلاع دادن، راهنمایی کردن
——— - انتقال دادن (پول)، حواله کردن
Beachten
Observe, Note, Pay attention
توجه کردن
Überzeugen
Sich überzeugen
متقاعد کردن
———
متقاعد شدن
Aufzugeben
Give
فرستادن، تحویل دادن، دادن
———
to give up
دست کشیدن دست برداشتن، تسلیم شدن
Gib nicht auf = Don’t give up
🟢 Pech
بدشانسی
🟢 Modul
- مدل، نمونه، واحد