Vocab (Unit 5) Striving to achieve Flashcards
strive
starve
تلاش كردن
گرسنگى كشيدن
tutor
معلم خصوصى
broaden
وسعت دادن
in-depth
عميق
conceptualise
ايده پردازى
contextualise
contextual
زمينه سازى
متنى
consistency
ثبات
stablishment
استقرار
assessable
قابل ارزيابى
definable
قابل تعريف
hypothesise
فرضيه
interpret
تفسير و ترجمه كردن
valid
معتبر
🟤accomplish
به سر انجام رساندن-انجام دادن
acquire
به دست آوردن-اندوختن
multi-institutional
چند نهادى
head
رهبرى و رياست
refine
پالايش-تصحيح كردن
🟤fortress
دژ-قلعه
maximise
به حداكثر رساندن-بزرگ كردن
periodically
به صورت دوره اى-در فواصل معين
latter
بعدى-آخرى
variable
متغير-بى ثبات
multi-tasking
چند وظيفه اى
counterpart
نقطه مقابل
excel
برترى داشتن-بهتر بودن از
pleasure
my pleasure
لذت بردن-خوشايند بودن
باعث افتخارمه
accompany
همراهى كردن-همراه بودن
disability
ناتوانى-عدم قابليت
dementia
زوال عقل-ديوانگى
sector
بخش-ناحيه
employable
قابل استخدام
living wage
مزد كافى براى امرار معاش
🟤white/blue-collar jobs
شغل هاى ادارى
شغل هاى خدماتى
job vacancy
job applicant
فرصت شغلى-ظرفيت خالى در شغلى
متقاضى شغل
career path
مسير شغلى
🟤vocational education
آموزش حرفه اى
فنى حرفه اى
on-the-job training
آموزش در محل كار
endeavour
تلاش (كردن)
concert
جور كردن-كنسرت
🟤strenuous
شديد-سخت گير
feeble
fragile
ضعيف و ناتوان
ضعيف و شكننده
feat
شاهكار و كار برجسته-مناسب
labourer
كارگر
🟤regain
دوباره به دست آوردن-پس گرفتن
🟤exertion
زور زدن-تقلا
literature
ادبيات
emphasis
تأكيد و اهميت
compulsory
اجبارى
speculate
حدس و گمان-انديشيدن
as good as gold
به خوبى طلا-مودب و خوش رفتار
(my) putting on too much weight
اضافه وزن زياد
tactless
بى تدبير و بى نزاكت
selfish
خودخواه
selfless
از خود گذشته
self-control
خود دارى
beforehand
قبل-پيش و پيشاپيش
alteration
تغيير-دگرگونى
🟤amendment
اصلاح و تصحيح-ترميم
variation
تغيير و دگرگونى-بى ثباتى
ancient
كهن-باستانى
originality
اصالت
normality
حالت عادى-عادى بودن
social decline
.
زوال اجتماعى
diverse
گوناگون-متنوع
deprive
محروم كردن-سلب كردن
therapeutic
درمانى-متخصص درمان شناسى
🟤highly likely
به احتمال زياد
pharmacology
دارو شناسى
pharmaceutical
دارويى-وابسته به داروسازى
pleasant
unpleasant
خوب و دلپذير
ناخوشايند
side effects
عوارض جانبى
remedy
چاره-دارو-درمان كردن
common knowledge
.
دانش عمومى
🟤undertaken
به عهده گرفتن
concerted effort
.
تلاش هماهنگ
manual
دستى-كتاب راهنما
🟤exert
اعمال و اجرا كردن-به كار بردن
encyclopaedic
دايره المعارف