Ess 3 (Unit 1) Relationships & Friendships Flashcards
coincidence
اتفاقى-تصادف
pond
درياچه-حوضچه
pairs
جفت
extract
استخراج
heading
عنوان
advertising
تبليغات
campaign
كمپين
civil war
جنگ داخلى
eventually
در نهايت
end up
ثابت شدن در يك نقطه-به پايان رساندن
operation
عمل جراحى
hip
لگن
infected
آلوده-عفونى
scout
طلايه دار-ديده بانى
autobiography
نوشتن زندگى نامه ى خود
stereotype
كليشه
relevant
مربوط
competitive
رقابتى
rivalry
رقابت
legal/illegal
قانونى-غير قانونى
cause
باعث شدن
criticise
انتقاد
toward
به سمت-نسبت به
boast
به رخ كشيدن
socialise
معاشرت-اجتماعى كردن
extreme
افراط-حداكثر
impressive
چشم گير-تاثيرگذار
eagle
عقاب
lay
تخم گذاشتن/دفن كردن
hatch
از تخم بيرون آمدن/گذاشتن-دريچه
threatened
تهديد شده-ترساندن
stuff
چيز-كالا-پر كردن و انباشتن
legend
افسانه
livid
كبود-عصبانى
beat
زدن-ضربان
apparently
ظاهراً
loathe
نفرت داشتن
resist
مقاومت كردن
suing
شكايت كردن-تعقيب
entrepreneur
كارآفرين-مؤسس
craftsman
كارگر-پيشه ور-آدم فنى
loud mouthed salesman
فروشنده ى ماهر
permanently
دائمى
surname
نام خانوادگى-لقب
divided
تقسيم شده-مجزا
resident
ساكن-مقيم
buried
دفن شده
major
بزرگ
tournament
مسابقات
remain
باقى ماندن
court
زمين تنيس-دادگاه
inferior
پايين رتبه-درجه دوم
violent toward
خشن بودن با
loyal
وفادار
destructive
مخرب-ويرانگر
adore
عشق ورزيدن
gossip
سخن چينى-خبركشى-شايعات
behind your back
پشت سر (حرف زدن)
confide in
اعتماد
devastate
خراب و ويران كردن
sympathy
ابراز همدردى
pros and cons
مزايا و معايب
clockwise direction
در جهت گردش عقربه های ساعت
dice
تاس
reasonably
منطقى
appropriate
مناسب
cheer up
تشويق و روحيه دادن
embarrass
embrace
شرم آور و خجالت دادن
پذيرفتن و بغل كردن
spill (paint)
slip
🟠split
ريختن
سر خوردن
شكاف-انشعاب
have a row
دعوا كردن
nomination
كانديد-نامزد
doctrine
اصول-نظريه
portray
تصوير كشيدن-توصيف كردن
astounding
عجيب و غريب
throw into
افتادن در دل (مثلاً يك نقش)
praise
تعريف و تمجيد
destiny-destination
سرنوشت و تقدير-مقصد
lay elsewhere
مهاجرت-رفتن به جاى ديگر
enroll in
ثبت نام در
co-star
نقش مقابل نقش اصلى (٢ ستاره در يك فيلم)
prime minister
نخست وزير
extraordinary
خارق العاده
quit-quite-quiet
ترك كردن-كاملاً-ساكت
ordinary
عادى و معمولى
sculptor
مجسمه ساز
connecticut
متصل
belong to
متعلق به
synagogue
پرستشگاه يهود
ashram
اسرار
complex
پيچيده
traffic jam
راهبندان
bumper to bumper
سپر به سپر (ترافيك)
scrap book
مجموعه
tent
چادر و خيمه-توجه كردن
accordingly
در نتيجه-بنابراين
quality time
زمان كافى
appreciation
قدردانى
pull over
اتوموبیل را به كنار جاده راندن
Tire burst
تركيدن لاستيك
faithful
با ايمان-با وفا-پايدار
miserable
بدبخت
dreadful
وحشتناك
nasty
تند و زننده-كريه-خطرناك
fall out
اتفاق افتادن-مشاجره كردن-سقوط
somehow
به نحوى-هرجورى كه هست
we have lost touch
ارتباطمون قطع شده
at the bottom of
در پايين-ته
stare
خيره شدن به چيزى
fascinating
شگفت انگيز-فريبنده
as it happens
بر حسب اتفاق-از قضا
throw
پرت كردن-انداختن
madly in love
ديوانه در عشق (عاشق)
there is nothing wrong as such/with it
شكى در اون نيست-هيچ مشكلى وجود ندارد
dunno=dont know
ندانستن
you dont sound very sure
مطمئن به نظر نمياى
super-ambitious
زيادى بلند پرواز-جاه طلب
super-dynamic
زيادى فعال