48 words Flashcards
aberration
غلط-انحراف و گمراهى
abhor
تنفر داشتن-ترس داشتن
acquiesce
تسليم شدن-رضايت دادن
alacrity
نشاط و چابكى
amiable
مهربان و دوستانه
appease
تسكين دادن- آرام كردن
arcane
سرى و محرمانه
avarice
حرص و طمع-زياده خواهى
brazen
گستاخ و بى پروا
brusque
خشن و بى ادب
cajole
گول زدن
callous
سنگدل و بى احساس
candor
خلوص و رك گويى
chide
غر زدن - سرزنش كردن
circumspect
محتاط و ملاحظه كار
clandestine
مخفى و پنهانى
coerce
به زور وادار كردن
coherent
منسجم و مربوط
complacency
خودآموزى - خودخوشنودى
confidant
محرم و رازدار
connive
اغماض كردن - چشم پوشى كردن
cumulative
انباشته-جمع شده
debase
خوار و پست كردن
decry
رسوا كردن
deferential
با احترام - افتخارى
demure
سنگين و متين
deride
مسخره كردن
despot
ظالم و مستبد
diligent
سخت كوش
elated
خوشحال
eloquent
خوش زبان - شيوا و فصيح
embezzle
اختلاس- بالا كشيدن
empathy
يكدلى و هم دردى
enmity
كينه و دشمنىo
erudite
دانشمند - متبحر
extol
ستودن- بالا بردن
fabricate
از خود درآوردن- ساختن و بافتن
feral
وحشى - شكارى
flabbergasted
مبهوت و متحير
forsake
رها كردن - انكار كردن
fractious
ننر و كج خلق
furtive
مخفى و دزدكى
gluttony
شكم پرست
gratuitous
مفت و رايگان
haughty
مغرور و متكبر
hypocrisy
دورويى و ظاهرسازى
impeccable
بى عيب و نقص
impertinent
گستاخ و خيره چشم
implacable
كينه توز و سنگدل