Ess 3 (Unit 2) feelings Flashcards
amused
خوشحال و سرگرم كننده
joyful
شاد و خوشحال
enthusiastic
مشتاق و علاقه مند
Child labor
كودك كار
homeless
بى خانمان-بى سرپرست
elitist
نخبگان
dissident
مخالف
protestor
معترض
bureaucracy
مقررات حكومتى و كاغذ بازى
milieu
مكان-محيط
grumpy
بدخلق-ترشرو
majority of
اكثريت
invent
اختراع
claim
ادعا-مطالبه
self-aware
خودآگاه
better-informed
آگاه تر
track your feelings
برو دنبال احساست
bleep
بوق زدن (دستگاه)
registering
ثبت كردن-ثبتنام
strength
قوت-استحكام
afterwards
پس از آن-سپس
🔴recollect
به خاطر آوردن-دوباره جمع كردن
🔴survey
نظرسنجى-بررسى
explanation
توضيح-شرح
rarely
به ندرت
awkward
بى دست و پا
bored
خسته
curious
كنجكاو
dissatisfied
ناراضى
excited
هيجان زده
insecure
نا امن-غير قطعى
nervous
عصبى و نگران
panicky
دستپاچه-هراسناك-هراسان
attend
مراجعه كردن-دعوت شدن
appointment
قرار ملاقات
small talk
حرف مفت
commuting to and from
رفت وآمد به و از
crowd
جمعيت-ازدحام و شلوغى
complicated
بغرنج-پيچيده
inspirations
الهام بخش
words of wisdom
سخنان حكيمانه
journey
سفر
constantly
consistently
به طور مداوم
همواره
efficient
موثر و كارامد-با كفايت
determined
determine
مشخص-مصمم
مشخص و تعيين كردن
🔴marvellous
جالب-شگفت انگيز
opportunity
فرصت
disguise
مخفى كردن-لباس مبدل و تغيير قيافه
pessimistic
بدبين
optimistic
خوشبين
disappointed
نا اميد
🔴overpaid
بیش از حد پرداخت كردن-حقوق بالا
underfed
غذای غیر کافی خوردن یا دادن
postwar
بعد از جنگ
pre arranged
از قبل تنظيم شده
self critical
خود انتقادى
mis shaped
شكل اشتباه-ريخت و قيافه بد
pro government
طرفدار دولت
existence
موجوديت-زندگى
aristotle
ارسطو
inherit
به ارث بردن
seeking
دنبال كردن
Socrates
سقراط
psychiatrist
روانپزشك
psychologist
روان شناس
anonymous
ناشناس
daydreaming
خيالبافى
myth
افسانه-اسطوره
actually
در واقع-در حقيقت
colleague
همكار-شريك
income
درآمد-دخل
double over
دو برابر شدن
life satisfaction
رضايت از زندگى
certainly
قطعاً
misery
بدبختى-تهيدستى
city folk
مردم شهر
country folk
مردم بيرون شهر (دهات)
officially
رسماً
🔴overcrowding
بيش از حد
🔴economist
اقتصاد دان
well-being
سلامتى و تندرستى
amount of money
مقدار پول
🔴overwhelmingly
به شدت
(pro)-social
(طرفدار) اجتماعى
🔴aggression
aggressive
تجاوز
پرخاشگر
violence
خشونت-ستم
🔴contentment commitment consent contaminant component
قناعت تعهد رضايت و موافقت آلاينده-آلوده كننده جزء
turn out
معلوم شد كه
give it a go
امتحان كن
sort
نوع و گونه-طبقه بندى
🔴prosperity
رفاه و كاميابى
index
فهرست مطالب
go up
صعود كردن-بالا رفتن
impact
تأثير-ضربه
carry out
انجام دادن-پيش بردن
lottery
قرعه كشى-بخت آزمايى
frequent
مكرر-تكرارشونده
excitement
هيجان
exhaustion
خستگى
employer
كارفرما-استخدام كننده
employee
كارمند-استخدام شونده
non-conformist
مخالف-غير انسانى
taxes
ماليات
unemployed
بيكار
intellectual
فكرى-عقلانى-روشن فكر
🔴stimulation - motivation
simulation
motion-movement
تحريك-انگيزش
شبيه سازى
جنبش
summarise
خلاصه
rudeness
بى ادبى
reduction
كاهش
giggle
خنديدن
creeps
چندش-مور مور شدن
conduct
هدايت كردن-اداره كردن
prompt
سريع-پيشنهادى
rational
گويا-منطقى و عقلانى
follow-up
پيگيرى
mingle
مخلوط شدن-درآميختن
worth
با ارزش
worse
بدتر
description
توصيف-شرح
scene
صحنه
briefly
به طور خلاصه
swap
عوض كردن-مبادله
🔴frightened
frustrated
وحشت زده-سراسيمه
نا اميد
labour-saving devices
وسيله (الكترونيكى) به جاى نيروى انسان
gadget
ابزار
consumer
مصرف كننده
percentage
درصد
🔴household
خانواده-لوازم منزل
motor vehicles
وسايل نقليه موتورى
chores
كارهاى عادى و روزمره
🔴drudgery
خر حمالى-خشونت
Utopia
آرمان شهر-مدينه فاضله
push out
بيرون كشيدن
ingredients
عناصر-اجزاء
possibilities
امكانات
the key to..
كليد (موفقيت)
measure
اندازه-مقياس
🔴lead to
منجر شدن
conclusion
نتيجه