Verbal Advantage Flashcards
digress (from)
پرت شدن (از موضوع)، منحرف شدن گريز زدن
uncanny
غير طبيعي، غريب، وهمي، جدي، زيرك
morose
عبوس، ترشرو
Syns: dour, moody, saturnine, sullen
obligatory
واجب، لازم، حتمي، لازم الاجرا
trifling
پوچ، بي ارزش، بي اهميت، بيهوده
Vanguard
پيش قراول، پيش تاز، جلودار
precociousness
رشد نا بهنگام، رشد پيش از موعد طبي، زود رسي،پيشرسي
standoffish
سرد، كناره گير
creed
اعتقادات، عقيده، طريقت
Syns: dogma, credo
tawdry
زرق و برق، جلف، زننده
Syns: garish, gaudy
sleazy
كثيف و درب و داغون
peevish
بهانه گير، بدخلق، تند مزاح، زود رنج
peeve
آزردن، كج خلق كردن، اذيت كردن
toilsome
پرزحمت
affable
خوش برخورد، خونگرم، مهربان، خوشرفتار
personable
موقر، با شخصيت، خوش قيافه، جذاب
resolute
مصمم، ثابت قدم، ثابت، پا برجا
supposition
فرض، تصور، گمان، احتمال، فرضيه، پندار، انگاشت