listening cambridge Flashcards
Advert
ˈædvɜrːt
عطف کردن به، مورد توجه قرار دادن، اشاره کردن به
مخفف advertisment
Campsite
ˈkæmpsaɪt
محوطهی اردوگاه یا خیمهسرا، مقر اردوگاه موقت
Theme
θiːm
(صحبت، فکر، نوشته) موضوع، مضمون، درونمایه
Survey
ˈsɜrːveɪ
ارزیابی کردن، برآورد کردن، به دقت بررسی کردن، بازبینی کردن
Council
ˈkaʊnsl
انجمن، مشاوره، شورا، مجلس، هیئت، کنکاشگاه
Initiative
ɪˈnɪʃətɪv
آغازگرانه، پیشقدمانه، مقدماتی، اولیه، آغازگری، پیشقدمی، پیشگامی، ابتکار، تازهآوری، نوآوری
Extensive
ɪkˈstensɪv
پهناور، وسیع، بزرگ، بسیط، زیاد، فراوان، کشیده
extensive consultation مشاور وسیع
Consultation
ˌkɑːnsʌlˈteɪʃn
مشاوره، مشورت، مذاکره، همفکری، رایزنی
Conduct
kənˈdʌkt
ˈkɑːndʌkt
اجرا کردن، انجام دادن، گرداندن، اداره کردن، از پیش بردن، رهبری کردن
رفتار کردن، راهنمایی کردن، همراهی کردن
، اجرا، هدایت، اداره، رهبری
Commission
kəˈmɪʃn
هیئت (رسیدگی)، کارمزد، راهاندازی، مأموریت، نمایندگی، وکالت، اختیار، تکلیف، وظیفه، سفارش
Audience
ˈɔːdiəns
حضار، گردآمدگان، پیامگیران، (رادیو و غیره) شنوندگان، مخاطب، (فیلم و نمایش و غیره) تماشاگران، تماشاچیان، بینندگان، (کتاب و روزنامه و غیره) خوانندگان
Up To The Minute
idiom
تا آخرین لحظه، تا همین دقیقه، آخرین مد
Tough
tʌf
سفت، محکم، شق، شدید، زمخت، بادوام، سخت، دشوار، سر سخت، سختگیر