Core Vocabulary Course Theme 5 (The Environment) Flashcards
Environmentally-friendly:
earth-friendly or not harmful to the environment
سازگار با محيط زيست
The adoption of environmentally-friendly equipment can reduce waste and minimise pollution.
استفاده )اتخاذ( از تجهيزات سازگار با محيط زيست مي تواند ميزان پسماندها را كاهش داده و آلودگي را به
حداقل برساند
The term ‘environmentally friendly’ means making choices that are better for the environment.
عبارت “سازگار با محيط زيست” به معني انتخاب هايي است كه براي محيط زيست بهتر باشد
نكته :1توجه داشته باشيد كه equipment
به معني “تجهيزات” هميشه همينطور به صورت مفرد به كار مي رود.
نكته :2به تفاوت اين كلمات توجه داشته باشيد:
:Waste
به معني “پسماند” هميشه به صورت مفرد است و براي زباله هايي بكار مي رود كه به عنوان اضافات مواد
استفاده شده است.
:Rubbish
زباله هاي غذا يا كاغذ و …كه ديگر قابل استفاده نيستند و دور ريخته مي شوند. )هميشه مفرد است(
Garbageو :Trash
معادل آمريكايي همان Rubbishاست.
Environmentally-damaging:
Harmful for the environment
مضر براي محيط زيست.
Some large industries in the past, when asked to make their production less environmentallydamaging, were worried about the rise in operational costs.
برخي از صنايع بزرگ در گذشته، وقتي از آنها خواسته مي شد كه فرآيندهاي توليد خود را سازگارتر با محيط
زيست كنند، نگران افزايش هزينه هاي عملياتي مي شدند.
The government ordered to end environmentally damaging industries.
دولت دستور داد تا صنايع مضر براي محيط زيست كار خود را متوقف كنند
نكته: كلمه production
به معني “پروسه توليد” و product
به معني “محصول” است.
Pay off:
if something you do pays off, it is successful or has a good result:
جواب دادن، نتيجه موفق دادن
Teamwork paid off.
كار تيمي نتيجه موفقي داشت.
We put a lot of hard work, and that’s really starting to pay off now.
ما كار سختي انجام داديم و الان آن دارد به موفقيت تبديل مي شود.
Revamp:
to renovate, revise, or restructure
بازسازي كردن و بهبود بخشيدن
Many older companies are revamping their image.
بسياري از كمپاني هاي قديمي در حال بازسازي ظاهر خود هستند.
More money is needed to revamp the environment.
به پول بيشتري براي بازسازي محيط زيست نياز است
Degradation:
the process by which something changes to a worse condition
فرسايش، تخريب
Environmental degradation has been recognised as one of the main challenges that people have to overcome in the 21st century.
تخريب محيط زيست به عنوان يكي از چالش هاي اصلي به شمار مي رود كه مردم در قرن 21بايد بر آن غلبه كنند.
The report speaks of extensive environmental degradation caused by high population growth.
گزارش حاكي از فرسايش شديد محيط زيست ايجاد شده به خاطر رشد جمعيت است
Deterioration:
Becoming worse.
بدتر شدن، زوال
The rapid deterioration of environment is believed to impose a severe threat on people’s survival in the years ahead.
باور بر آن است كه فرسايش سريع محيط زيست يك تهديد جدي را براي بقاي افراد در سالهاي بعد بوجود مي
آورد.
Air quality is rapidly deteriorating in our cities.
كيفيت هوا در شهرهاي ما به سرعت درحال بدتر شدن است
نكته: به جاي عبارت “سالهاي بعد” مي توانيد از تركيب in the years aheadاستفاده كنيد.
Use up:
to use all of something.
چيزي را تمام كردن، همه چيزي را استفاده كردن
He has used up all the hot water.
او تمام آبگرم را استفاده كرد.
Air travel should be restricted because it causes serious pollution and will use up the world’s resources.
مسافرت هوايي را بايد به خاطر اينكه آلودگي هاي جديد ايجاد كرده و منابع جهان را استفاده مي كند محدود
كنيم
نكته: به خاطر داشته باشيد كه از كلمه
Travel
در حالت اسم (غيرقابل شمارش) فقط وقتي منظورتان نوع مسافرتها
است استفاده كنيد. مثلاً مسافرت هوايي، مسافرت زميني، مسافرت راه دور …
.
Noise pollution:
very loud or continuous noise which is considered unpleasant and
harmful to people
آلودگي صوتي
Although it is difficult to measure the actual impact of noise pollution on people’s everyday lives, its ability to increase the anxiety and levels of annoyance has been confirmed.
اگرچه اندازه گيري تاثير واقعي آلودگي صوتي برروي زندگي روزمره مردم سخت است، اما توان آن در افزايش اضطراب و سطح ناراحتي ها به تاييد رسيده است.
Our survey revealed a noise pollution impact on the community.
نظرسنجي ما حاكي از تاثير آلودگي صوتي برروي جامعه بود
نكته :1در نوشته هاي خود، به عنوان مثال در شروع
Task1 مي توانيد از
Reveal
به جاي show
استفاده كنيد. مثلاً:
The graph reveals…
نكته :2توجه كنيد كه تنها عبارت معادل آلودگي صوتي همين
noise pollution
است زيرا گاهي ديده شده است
كه زبان آموزان از تركيبي مانند
sound pollution
هم استفاده مي كنند.
The neighborhood:
the area around you or around a particular place, or the people who
live there.
همسايگي
Be quiet! You’ll wake up the whole neighbourhood!
ساكت باش! اينطوري كل همسايه ها را بيدار مي كند!
To those living in the neighborhood of an airport, noise created by aircrafts is a headache.
براي كساني كه در همسايگي فرودگاه زندگي مي كنند، سروصداي ايجاد شده توسط هواپيماها يك سردرد به
حساب مي آيد
نكته: توجه داشته باشيد كه اين كلمه با the
به معني همسايگي و بدون the
به معني محيط شهري مي باشد.
She grew up in a quiet neighborhood of Boston.
.
Replace something with something:
to remove someone from their job or something from its place, and put a new person or thing there
چيزي را جايگزين چيز ديگر كردن
By replacing old engines with cleaner ones, people can mitigate the environmental impact
caused by flying.
با جايگزين كردن موتورهاي قديمي با موتورهاي پاك تر، مردم مي توانند ميزان تاثير زيست محيطي ايجاد شده
توسط پروازها را كاهش دهند.
They replaced the permanent staff with part-timers.
آنها كارمندان ثابت را با كارمندان پاره وقت جايگزين كردند
Optimal:
the best or most suitable
بهينه
People should make adjustments and improvements wherever appropriate to ensure the
optimal use of this form of travel.
مردم ميتوانند جايي كه مناسب باشد، تغييرات و بهينه سازي هايي را انجام داده تا از استفاده بهينه از اين نوع
مسافرت ها اطمينان حاصل كنند.
To make the optimal decision, I scan as many as possible of the various alternatives.
براي رسيدن به بهينه ترين تصميم، من تمام گزينه هاي مختلف را تا حد امكان بررسي مي كنم.
نكته: توجه داشته باشيد كه كلمه useدر حالت فعل با Zو در حال اسم با Sتلفظ مي شود
Restriction:
a rule or law that limits or controls what people can do
محدوديت
Some people believe that restrictions should be imposed on air travel.
برخي مردم بر اين باورند كه محدوديت هايي بايد براي مسافرت هاي هوايي اعمال شود.
The law imposed new financial restrictions on private companies.
قانون محدوديت هاي مالي جديدي را برروي شركت هاي خصوصي تحميل كرد
نكته: اين عبارت معمولا به صورت impose/place restrictions on something
استفاده مي شود.
Fossil fuels:
a fuel such as coal or oil that is produced by the very gradual decaying of
animals or plants over millions of years.
سوخت فسيلي
Environmentalists would like to see fossil fuels replaced by renewable energy sources.
طرفداران محيط زيست به دنبال روزي هستند كه منابع انرژي تجديد شونده جايگزين سوخت هاي فسيلي شوند
In the USA around 71% of electricity is produced by burning fossil fuels.
در آمريكا تقريباً 71درصد از الكتريسته از سوختن سوخت هاي فسيلي توليد مي شوند
Greenhouse gas:
a gas that is thought to trap heat above the Earth and cause the
greenhouse effect.
گازهاي گلخانه اي
Burning coal or other fuels emits greenhouse gases and pollution in the environment.
سوزاندن زغال سنگ و سوخت هاي ديگر، گازهاي گلخانه اي و آلودگي در محيط زيست ايجاد مي كنند.
But it might contribute to global warming because methane is a powerful greenhouse gas.
اما ممكن است سبب گرماي جهاني شود زيرا متان يك گاز گلخانه اي قوي است
Renewable energy:
renewable energy replaces itself naturally, or is easily replaced
because there is a large supply of it.
انرژي تجديدپذير
Renewable energy such as solar power
انرژي تجديد پذير مانند نيروي خورشيدي
An industry based on renewable resources
صنعتي مبتني بر منابع تجديد پذير
By using renewable energy as the primary power source, the reduction of pollution per household would be equivalent to that of planting 400 trees.
با استفاده از انرژي تجديد پذير به عنوان منبع قدرت اوليه، كاهش آلودگي به ازاي هر خانوار معادل كاشت 400 درخت است