1500-STU Flashcards
sabotage
خرابکاری کردن(عمدی)ن
sacrifice
قربانی کردن - فداکاری کردن
sad
ناراحت
safe
ایمن
sail
با کشتی حرکت کردن - با کشتی سفر کردن
sailor
ملوان - دریانورد
same
شبیه
satisfy
قانع کردن - راضی کردن
save
اندوختن
science
علم
season
فصل
seat
صندلی
second
دومی
secret
رمز - راز
security
ایمنی - امنیت
seem
به نظر آمدن - مناسب بودن
seize
به تصرف در آوردن - ربودن
self
خود - خویش
senate
مجلس سنا
sense
حس کردن
sentence
رای دادن - محکوم کردن
separate
جدا کردن - تفکیک کردن
series
دنباله - سری
serious
جدی - مهم
serve
خدمت کردن
service
خدمت - سرویس
set
کار گذاشتن
settle
مستقیم کردن
several
چندین - متعدد
severe
شدید - سخت
shake
تکان دادن
shape
حالت دادن
share
تسهیم کردن
sharp
تیز - هوشیار - زیرک
sheep
گوسفند
shell
گلوله - توپ
shelter
پناه دادن
shine
درخشیدن
ship
کشتی - حمل و نقل کردن
shock
تکان دادن - ترساندن
shoe
کفش
shoot
گلوله زدن - شلیک کردن
should
باید
shout
فریاد زدن
shrink
چروک شدن - آب رفتن
sick
بیمار - مریض
sickness
ناخوشی - حالت تهوع
side
طرف
sign
امضا کردن - نشان گذاشتن
signal
خبر دادن - علامت دادن
silence
ساکت کردن
since
بعد از - پس از
single
تنها - مجرد
sink
فرو رفتن در مایع
sit
نشستن
situation
موقعیت
skeleton
کالبد - اسکلت
skill
مهارت
slave
غلام - بنده
slide
لغزش کردن
smash
در هم شکستن
smell
بو کردن
smoke
سیگار کشیدن
smooth
صاف
so
چنین - همچنان
social
اجتماعی
soldier
سرباز
solid
جامد
solve
حل کردن
some
برخی
sort
جور - نوع - قسم
south
جنوب
special
ویژه - مخصوص
speech
حرف - گفتار
speed
با سرعت راندن
spend
خرج کردن - صرف کردن
spill
ریزش - انداختن
spirit
روح - جن
split
از هم جدا کردن
spread
پخش کردن - گسترش دادن
spy
جاسوسی کردن
square
مربع
stab
سوراخ کردن
stand
ایستادن - ماندن
starve
گرسنگی دادن - گرسنگی کشیدن
station
ایستگاه
statue
تندیس - مجسمه
steal
دستبرد زدن - ربودن
steam
بخار
steel
پولاد - محکم
step
قدم برداشتن - قدم زدن
stick
چسبیدن - گیر افتادن
stone
سنگ
store
انبار کردن - ذخیره کردن
storm
کولاک
stove
بخاری - کوره
straight
راست - مستقیم
strange
ناشناس - بیگانه
stretch
کشیدن - امتداد دادن
strike
ضربه زدن
strong
نیرومند - قوی
structure
ساختمان - ترکیب
struggle
کوشش کردن - مبارزه کردن
stupid
کند ذهن - احمق
subject
فاعل - موضوع
submarine
زیردریایی
substance
جسم - ماده
substitute
تعویض کردن - جابجا کردن
subversion
خراب کاری
succeed
کامیاب شدن
such
چنین
sudden
ناگهانی
suffer
تحمل کردن - رنج بردن
sugar
شکر
suggest
پیشنهاد کردن
supervise
نظارت کردن
supply
تهیه کردن - تولید کردن
support
پشتیبانی - حمایت کردن
suppose
گمان کردن - تصور کردن
suppress
توقیف کردن - فرو نشاندن
sure
یقین - قطعی
surface
سطحی - ظاهر - روی
surplus
مازاد - اضافه
surprise
غافلگیر کردن - متعجب ساختن
surrender
واگذار کردن - تسلیم شدن
surround
فرا گرفتن - محاصره کردن
survive
زنده ماندن - باقی بودن
suspect
بد گمان شدن از - گمان کردن - شک داشتن
suspend
آویزان شدن - معلق شدن
swallow
بلعیدن - فرو دادن
swear in
با سوگند به شغلی وارد شدن
sweet
شیرین
swim
شنا کردن
sympathy
همدردی - دلسوزی
system
سیستم - سلسله