1500-GHI Flashcards
gain
سود - منفعت
gather
جمع شدن - گرد آمدن
general
عمومی - متداول
gentle
نجیب - با تربیت
give
دادن - واگذار کردن
goal
مقصد - هدف
goods
کالا - جنس
govern
حکومت کردن
government
حکومت - دولت
grain
دانه
grind
کوبیدن - سایش
grow
رشد کردن
guarantee
ضمانت،تضمین کردن
guard
نگهبانی کردن - محافظت کردن
guerrilla
پارتیزان - جنگجو غیر نظامی
guide
راهنمایی کردن
guilty
گناهکار
halt
متوقف کردن
hang
آویزان کردن - به دار آویختن
harm
آسیب رساندن
harvest
درو کردن و برداشتن
hat
کلاه
hate
نفرت داشتن
head
رهبری کردن - سر
headquarters
مرکز فرماندهی
heal
شفا دادن - خوب کردن
hijack
دزدی هواپیما و سایر وسایل نقلیه
hill
تپه
hit
زدن - اصابت کردن
holy
مقدس
honest
صادق - درستکار
honor
احترام کردن به - محترم شمردن
hope
آرزو داشتن - امیدوار بودن
horrible
مخوف - مهیب
hostage
گروگان
hostile
خصمانه
however
هرچند - اگرچه
huge
بزرگ جسه - گنده
human
انسانی
humor
خلق - شوخ مزگی
hunger
گرسنگی
hunt
شکار کردن
hurry
شتاب کردن - عجله کردن
hurt
آزار رساندن
husband
شوهر
identify
شناختن
illegal
غیر قانونی
imagine
تصور کردن
immediate
بی درنگ
immigrant
مهاجر
import
وارد شدن
improve
بهبودی دادن - بهتر کردن
incident
شایع - رویداد
incite
تحریک کردن - انگیختن
include
شامل بودن - در بر داشتن
increase
زیاد کردن - توسعه دادن
independent
مستقل - خود مختار
individual
فردی
industry
صنعت
infect
آلوده کردن
inflation
تورم
influence
تحت نفوذ قرار دادن
inform
آگاهی دادن
inject
تزریق کردن
injure
آسیب زدن
innocent
بی گناه
insane
دیوانه - مجنون
insect
حشره
inspect
بازرسی کردن - سرکشی کردن
instead
در عوض
instrument
اسباب - ابزار
insult
توهین کردن
intelligence
هوش
intelligent
با هوش - هوشمند
intense
قوی
interest
علاقه
interfere
مداخله کردن
intervene
در میان آمدن
invade
هجوم آوردن - حمله کردن
invent
اختراع کردن
invest
سرمایه گذاری کردن
investigate
بازجویی - تحقیق کردن
invite
دعوت کردن
involve
گرفتار کردن - گرفتار شدن
island
جزیره
issue
موضوع