1500-ABC Flashcards
Admit
پذیرفتن
Advise
نصیحت کردن
Affect
اثر گذاشتن
Agency
نمایندگی
Aggression
تجاوز - حمله
Aid
کمک،یاری کردن
Ally
پیوستن
Almost
تقریباً
Along
در امتداد
Already
پیش از این - معمولاً
Although
اگر چه - هرچند
Amend
اصلاح کردن- بهتر کردن
Ammunition
مهمات
Among
میان - در میان
Anarchy
بی قانونی - هرج و مرج
Ancestor
اجداد - نیاکان
Ancient
باستانی
Announce
آگاهی دادن
Appeal
درخواست کردن
Appoint
تعیین کردن
Approve
تصویب کردن- موافقت کردن
Archeology
باستان شناسی
Area
حوزه - منطقه
Argue
بحث کردن- گفتگو کردن
Arrest
توقیف کردن- جلوگیری کردن
Artillery
توپ(نظامی)ن
As
وقتیکه - هنگامیکه
Ash
خاکستر
Assist
کمک کردن-
Astronaut
فضانورد
Astronomy
اخترشناسی - نجوم
Asylum
پناهگاه
At
در - نزدیک
Attach
پیوستن
Attempt
کوشش کردن
Attend
توجه کردن - رسیدگی کردن
Autumn
پاییز - خزان
Barrier
مانع - حصار
Battle
رزم - پیکار
Beat
تپیدن
Betray
خیانت کردن
Bill
لایحه - طرح قانونی
Bite
گاز گرفتن
Bleed
خون ریزی
Block
بند آوردن - مانع شدن
Blow
وزیدن
Boycott
تحریم کردن - بایکوت کردن
Broadcast
منتشر کردن- پخش کردن
Burst
قطع کردن
Bury
بخاک سپردن
Cabinet
کابینه دولت
Calm
آرامش - سکوت
Campaign
عملیات جنگی
Candidate
داوطلب
Capital
پایتخت - سرمایه
Capture
اسیر کردن
Catch
گرفتن - بدست آوردن
Cause
سبب شدن
Ceasefire
آتش بس
Ceremony
تشریفات - مراسم
Chairman
رئیس
Champion
قهرمان - پهلوان
Charge
عهده دار کردن
Chase
تعقیب کردن
Cheat
فریب دادن - گول زدن
Cheer
خوشی - فریاد و هلهله - آفرین و هورا
Chief
رئیس - پیشرو
Citizen
تابع - شهروند
Civilian
غیر نظامی
Civil right
حقوق اجتماعی
Claim
ادعا
Clash
برخورد - تصادم
Clergy
مرد روحانی
Climate
آب و هوا
Climb
صعود کردن
Clothes
لباس
Coal
ذغال سنگ
Coalition
ائتلاف - پیوستگی
Colony
مستعمره
Committee
کمیته - کمیسیون
Common
عمومی - معمولی
Community
انجمن
Compete
رقابت کردن
Complex
مجموعه - پیچیده
Compromise
سازش - مصالحه
Concern
نگران - دلواپس
Condemn
محکوم کردن
Condition
حالت - وضعیت
Confirm
تایید کردن
Conflict
ستیزه - ناسازگاری
Conservative
محافظه کار
Consider
تفکر کردن - رسیدگی کردن
Constitution
قانون اساسی
Continent
قاره
Convention
همایش - گرد همایی
Cook
آشپزی کردن
Cool
خونسرد
Cooperate
همیاری کردن
Cost
ارزش داشتن
Crew
پرسنل
Crime
جرم - جنایت - گناه
Criticize
انتقاد کردن
Crops
محصول
Cross
از طرفی به طرف دیگر رفتن
Crowd
جمعیت
Crush
خرد شدن - نابود شدن
Crash
سقوط کردن - در هم شکستن
Culture
فرهنگ
Cure
شفا دادن
Curfew
حکومت نظامی
Current
جریان - درحال حاضر
Custom
سنت - عادت
Customs
گمرک - مالیات بر واردات