1500-JKL Flashcards
jail
حبس - زندان
jewel
گوهر - جواهر
job
شغل
join
پیوستن
joint
شریک
judge
قضاوت کردن - داوری کردن
jury
هیئت داوران
just
فقط - اندکی پیش - در همان دم
kick
لگد زدن
kidnap
آدم ربایی
knowledge
دانش - معرفت
labor
کار
laboratory
آزمایشگاه
lack
نداشتن
lake
دریاچه
land
به زمین نشستن - سر زمین
language
زبان
last
طول کشیدن
laugh
خندیدن
launch
شروع کردن - براه انداختن
lead
راهنمایی کردن - رهبری کردن
leak
رخنه - سوراخ
legal
قانونی - شرعی
legislature
قانون گذار - قوه مقننه - مجلس
lend
قرض دادن
less
کمتر - پست تر
let
اجازه دادن
liberal
روشنفکر - آزاده
lie
دراز کشیدن - دروغ گفتن
lift
بلند کردن
light
نور - روشنایی - سبک
lightning
آذرخش - صاعقه
like
دوست داشتن - شبیه بودن
limit
محدود کردن - تعیین کردن
link
بهم پیوستن - پیوند دادن
list
فهرست کردن
literature
ادبیات
live
زندگی کردن
load
بار کردن - پر کردن
loan
قرض - وام
lonely
تنها
long
دراز
look
نگریستن - دیدن
lose
گم کردن
loud
صدای بلند
love
دوست داشتن
low
کم - پایین
loyal
با وفا - وفادار
luck
شانس - بخت