1100 - 30 Flashcards
Peril
خطر
مخاطره
خطرناک
Reclin
دراز کشیدن
لم دادن
Sinister
شیطانی
شرور
نحس
ترسناک
tempt
وسوسه کردن
اغواکردن
فریفتن
تشویق/ ترغیب کردن
wager
شرط
شرط بندی
typical
عادی معمولی خاص مخصوص نمونه
scarce
کمیاب
نادر
annual
سالانه
سالیانه
یک ساله
persuade
قانع/ متقاعد کردن
قبولاندن
تشویق/ ترغیب کردن
Essential
ضروری لازم واجب اصلی مهم
blend
مخلوط کردن/ شدن
باهم تناسب داشتن
مخلوط
آمیزه
visible
قابل دیدن
آشکار
مشهود
expensive
گران
پرخرج
پر هزینه
talent
استعداد
توانایی
قریحه
devise
اندیشیدن
طرح/ نقشه ریختن
ابداع/ اختراع کردن
wholesale
وسیع
گسترده
عمده
عمده فروشی
vapor
بخار
eliminate
از شر کسی یا چیزی خلاص شدن رفع/ برطرف کردن حذف کردن کنارگذاشتن نادیده گرفتن از قلم انداختن
villain
آدم شرور
آدم خلافکار
جنایتکار
dense
انبوه
متراکم
فشرده
غلیظ
utilize
بکار گرفتن
استفاده کردن
بهره گیری کردن
humid
مرطوب
شرجی
theory
نظریه
تئوری
عقیده
نظر
descend
پایین آمدن
فرود آمدن
circulate
گشتن
چرخیدن
جریان داشتن
پخش/ منتشر کردن
enormous
بسیار بزرگ عظیم عظیم الجثه زیاد فراوان
predict
پیش بینی کردن
پیش گویی کردن
vanish
ناپدید/ غیب شدن
محو شدن
از بین رفتن
tradition
سنت
رسم
burden
بار بار سنگین بار مسئولیت فشار سنگینی
rural
روستایی
Abandon
رهاکردن
Mastery
T