درسِ هفتم: ”عَيْني“ و ”ذِهني“ Flashcards
سؤال ١:
”وجودِ عيني“ (”وجودِ خارجي“) و ”وجود ذهني“ را
همـراه تأريخـچه آن تعريف كنيد و مِثال بزنيد.
- ”وجودِ عيني“ (”وجودِ خارجي“) و ”وجود ذهني“ از تقسيمــاتِ «وجود» است.
- ”وجودِ عيني“ (”وجودِ خارجي“): وجودِ خارجي كه مستقلّ از ذهنِ إنسان است؛ مثلاً مى دانيم دريا در خارج از ذهن است و مستقلّ از ذهنْ وجود دارد، خواه تصوّر كنيم يا نكنيم، دريا در خارج وجود دارد.
- ”وجود ذهني“: وجودي كه أشياء در ذهنِ إنسان پيدا مى كند؛ مثلاً همان دريا در ذهن ما ”وجود“ دارد ولى آن صورة ’بى جان‘ است و از وسيلهِ اِدراكــات آن صورة ’جزءِ‘ ما مى شود.
§ تأريخـچه [٤]:
- در دورهِ أَوائلِ يونان و همْ إسلام (اين بحث) وجود نداشته
- الفارابي و إبن سينا و ”الشيخ الإِشراق“ بابي در اين بحث در كُتُبِ آنـها باز نكرده اند (حتّىٰ ذِكْرِ اين كلمه و هيچ بُرْهٰاني مربوط به آن)
- خواجه نصير الدين الطوسي (ره) أَوَّلــين كسى «وجود» را تقسيم كرده به ”عيني“ (”خارجي“) و ”ذهني“
- بعد در كُتُبِ ”مُلّٰا صدرا“ و ”مُلّٰا“ هادي السَّبْزَِوٰارِي مطرح شد
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٣:
نظريه «سوفيستــيان / سوفسطائــان» (يونان: Sophists) و «شكّٰاكــان/ سپتى سيست» (روم: Skeptics / Sceptics)
را با ذِكرِ تفاوتــهاى آنـها توضيح دهيد و نَقْد كنيد.
• «سوفيستــيان / سوفسطائــان» در يونان مقابلِ سُقْرٰاط (ع) بودند
– قائل به: ”مقياسِ همه چيز ’إنسان‘ است“
– بزرگـوارِ آنـها: ’پُرُوتٰاگُورٰاس (Protagoras)‘ و ’گُورْگِيٰاس (Gorgias)‘
– منكرانِ ”وجودِ عيني / خارجي“ (”وٰاقِعِيَّة“): ”’وٰاقِعِيَّة‘ ’نِسْبِي‘ است پس حقيقةِ آن وجودْ ندارد“
– ردّ: اگر مى گويند ”هر چه مى گويم دروغ است“، ’مُغالطة‘ است چون قولِ آنـها زيرِ نَقْدِ خودشان است. (”Liar’s Paradox“)
• «شكّٰاكــان / سپتى سيست» در اِسكندرِيَّةِ مِصْر مالِ روم بعد از أَرِسْطُو (ع) مقابلِ «مكتبِ أَفْلٰاطُوْن (ع)» بودند
– بزرگـوار: ’پِيْرُوْن (Pyrrho)‘
– منكرانِ ”وجودِ ذهني“ (”مُطابِقٰــات“: إِنكارِ اِرتباطِ [ذهنِ] ما با ”وجودِ عَيْني / خارجي“): چون حِسّ و عقلْ خطأ مى كند، ما در مطابقةِ حقيقةْ چنين خطأ مى كند
– ردّ: مِعْيٰار و ميزان براى اِصلاحِ فكر داريم: [عِلْمِ] «مَنْطِق».
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٣:
نظريه «سوفيستــيان / سوفسطائــان» (يونان: Sophists) و «شكّٰاكــان/ سپتى سيست» (روم: Skeptics / Sceptics)
را با ذِكرِ تفاوتــهاى آنـها توضيح دهيد و نَقْد كنيد.
• «سوفيستــيان / سوفسطائــان» در يونان مقابلِ سُقْرٰاط (ع) بودند
– قائل به: ”مقياسِ همه چيز ’إنسان‘ است“
– بزرگـوارِ آنـها: ’پُرُوتٰاگُورٰاس (Protagoras)‘ و ’گُورْگِيٰاس (Gorgias)‘
– منكرانِ ”وجودِ عيني / خارجي“ (”وٰاقِعِيَّة“): ”’وٰاقِعِيَّة‘ ’نِسْبِي‘ است پس حقيقةِ آن وجودْ ندارد“
– ردّ: اگر مى گويند ”هر چه مى گويم دروغ است“، ’مُغالطة‘ است چون قولِ آنـها زيرِ نَقْدِ خودشان است. (”Liar’s Paradox“)
• «شكّٰاكــان / سپتى سيست» در اِسكندرِيَّةِ مِصْر مالِ روم بعد از أَرِسْطُو (ع) مقابلِ «مكتبِ أَفْلٰاطُوْن (ع)» بودند
– بزرگـوار: ’پِيْرُوْن (Pyrrho)‘
– منكرانِ ”وجودِ ذهني“ (”مُطابِقٰــات“: إِنكارِ اِرتباطِ [ذهنِ] ما با ”وجودِ عَيْني / خارجي“): چون حِسّ و عقلْ خطأ مى كند، ما در مطابقةِ حقيقةْ چنين خطأ مى كند
– ردّ: مِعْيٰار و ميزان براى اِصلاحِ فكر داريم: [عِلْمِ] «مَنْطِق».
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٣:
نظريه «سوفيستــيان / سوفسطائــان» (يونان: Sophists) و «شكّٰاكــان/ سپتى سيست» (روم: Skeptics / Sceptics)
را با ذِكرِ تفاوتــهاى آنـها توضيح دهيد و نَقْد كنيد.
• «سوفيستــيان / سوفسطائــان» در يونان مقابلِ سُقْرٰاط (ع) بودند
– قائل به: ”مقياسِ همه چيز ’إنسان‘ است“
– بزرگـوارِ آنـها: ’پُرُوتٰاگُورٰاس (Protagoras)‘ و ’گُورْگِيٰاس (Gorgias)‘
– منكرانِ ”وجودِ عيني / خارجي“ (”وٰاقِعِيَّة“): ”’وٰاقِعِيَّة‘ ’نِسْبِي‘ است پس حقيقةِ آن وجودْ ندارد“
– ردّ: اگر مى گويند ”هر چه مى گويم دروغ است“، ’مُغالطة‘ است چون قولِ آنـها زيرِ نَقْدِ خودشان است. (”Liar’s Paradox“)
• «شكّٰاكــان / سپتى سيست» در اِسكندرِيَّةِ مِصْر مالِ روم بعد از أَرِسْطُو (ع) مقابلِ «مكتبِ أَفْلٰاطُوْن (ع)» بودند
– بزرگـوار: ’پِيْرُوْن (Pyrrho)‘
– منكرانِ ”وجودِ ذهني“ (”مُطابِقٰــات“: إِنكارِ اِرتباطِ [ذهنِ] ما با ”وجودِ عَيْني / خارجي“): چون حِسّ و عقلْ خطأ مى كند، ما در مطابقةِ حقيقةْ چنين خطأ مى كند
– ردّ: مِعْيٰار و ميزان براى اِصلاحِ فكر داريم: [عِلْمِ] «مَنْطِق».
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.
سؤال ٢:
آيا، اِدراكــاتِ ’حِسِّي‘ و ’عقلي‘ ماهِيَّة بر ”خطأ“ است؟
برخى اِدراكــاتِ ’حِسّي‘ يا ’عقلي‘ با واقع مطابقت دارد و برخى ندارد:
آن اِدراكــاتي كه با واقع مطابق است ”حقيقة“ است
و آنـچه مطابق نيست ”خطأ“ است.