خودم Flashcards
مطرح
pose
انجام گرفت
was performed
اجلاس
conference
شبکه
network
موفقیت
success
صرف شد
was spent
منتقل
transfer
موضوعات
subjects
رخ دادن
رو دادن
اتحاد
alliance
حاکمیت
sovereignty
تاسیسات
installations
اختصاصی
proprietary
تدریجی
gradual
تسلیحات
weapons
ستاره درخشش
star shine
خنثی کردن
defuse the plot
وحشتناک
terrible
مواضع اروپاييان
the positions of europeans
اقدامات بی ثبات کنندۀ
destabilizing measures
مناطق
areas
اعضای
members
توطئه
conspiracy plot
برخورد
collision
تحولات
changes
امارات
emirates
سابقه
background
واقعیت
the truth
فرمانده
commander
اظهارات
raiders
دخالت
interference
مناسبات
relationships
فاقد
lacking
خطاب
addressed
اختلافات
differences
توصیف
describe
سخنگوی
speaker
پاسداران
guards
اتهامات
charges
تعلیم
teaching
مایه
tin
پردازد
deals
انگشت
finger
بهرام
mars
احضار
summon
منحرف
deviant
پردازی
processing
شرارت
wickedness
متبوع
specific
آکنده
filled up
مذبوحانه
submissive
پدرخوانده
step father
فرافکنی
projection
پشتگرمی
supportive
تلقی کردن
consider; perceive; treat
تجمع
rally
اطمینان
assurance
صلح آمیز
peaceful
متشکل
formed
درحالی اظهار نظر می کرد
while commenting
مشروعیت
legitimacy
مناظره
debate
غارت
plunder
زودهنگام
early
مردود
reject
پافشاری کرد
insisted
باج گیری
corruption
الخروج
departure
اولتیماتوم
ultimatum
اشاره
hint
مجموعه
collection
ابراز
expressing
موضوع خاص
special issue
قالب
format
مثبت
positive
اصلاحات کردن
reforms
موضعگیری
positioning
مبنای
the basis
تعهدات
obligations
اعضا
parts
متعددی
numerous
سازوکار
mechanism
اختصاص داشتن
belong
متفاوت
different
عملیات
the operation
خبرنگار شبکه رسانه
media network reporter
مسیر
route
احتمال دارد
might be
وجه
the money
دقیق
accurate
تعهد
obligation
حاکمیت
sovereignty
کشتار
the killing
انقلابیگری
revolutionary
ماموریت
mission
متوقف کن
stop it
صریح
straight
محورهای
axes
متحدان
allies
انتحاری
suicide
سرتاسر
all around
ائتلافی مشابه
a similar coalition
آتلانتیک شمالی
north atlantic
نرمال عمل کن
normalize
محترمانه متقابل
respectful mutual
مقام
official
ارائه
presentation
معاون
deputy
حاصل
the result
ارشد
senior
مسئولیت
responsibility
بازداشت
arrest
مورد گام
step by step
دستیابی
access
کالاهای
goods
عقیده
belief
آتشبس
ceasefire
جریان مذاکرات
the flow of talks
توصیف کرده
described