Week 40-44 Flashcards
rhetoric
فصاحت و بلاغت
clique
دسته، گروه، محفل
extol
ستودن
mentor
مربی
facile
آسان
cant
حرف مکارانه
umbrage
رنجش
magnanimous
سخاوتمند، بخشنده
vilify
بهتان زدن، بدگویی کردن
elucidate
روشن کردن، توضیح دادن
vapid
بی روح، بی مزه
unwieldy
گنده، نخراشیده
proximity
نزدیکی، مجاورت
lassitude
سستی، بی حالی
augment
افزودن
fatuous
از خود راضی، بی شعور
contort
پیچاندن
repertoire
کارنامه، فهرست آماده برای نمایش
imperceptible
غیر قابل مشاهده، غیر محسوس
wickedness
شرارت، تبه کاری، عیب
curry
چاپلوسی کردن، قشو کردن
pall
پرده ای از دود، بیذوق و بی میل شدن
succulent
آبدار، با طراوت
satiety
سیری، بی نیازی
intrinsic
ذاتی، باطنی
potpourri
مخلوط گل های معطر، خوشبو کننده، مخلوط جالب
sanction
تحریم، تصویب
denote
علامت گذاری کردن، نشان دادن
allude
اشاره کردن
insidious
دسیسه آمیز
propriety
نزاکت، ادب
advent
ظهور، پیدایش
impious
بی دین
proffer
پیشنهاد کردن، عرضه کردن
spate
هجوم رخدادهای بد، طغیان رودخانه
shibboleth
پیش پا افتاده، رسومات منسوخ
bogus
قلابی، ساختگی
substantiate
ثابت کردن با دلیل و مدرک
nutritive
مغذی
raucous
بلند و ناهنجار
allegation
اتهام
quandary
سرگردانی
callous
سخت جان
expedient
مقتضی
negligible
ناچیز، بی اهمیت
blase
خسته کننده
ennui
ملالت، خستگی
comely
خوشگل و زیبا
frenetic
هیجانی، اتشی
artifice
حقه زیرکانه
diversity
تنوع
qualm
تردید، عدم اطمینان
expurgate
حذف کردن، تصفیه اخلاقی کردن
begrudge
غبطه خوردن، مضایقه کردن
artless
طبیعی، بی تزویر
gratuity
پاداش، انعام
manifest
بیانیه، اعلامیه
delve
حفر کردن، کاوش کردن
capricious
دم دمی مزاج
requisite
لازمه، شرط لازم
replenish
دوباره پر کردن
roster
سیاهه وظایف، فهرست
stunted
از رشد بازمانده
atrophy
لاغر، تحلیل رفته
maim
چلاق کردن
ameliorate
بهتر کردن، اصلاح کردن
cynic
بدگمان به نیکوکاری بشر
unctuous
بیش از حد دوستانه
benevolent
خیرخواه، دل پاک
subservient
دنباله رو بقیه، تابع
iniquity
شرارت
largess
گشاده دستی
criterion
معیار
repent
توبه کردن
mollify
نرم کردن، فرونشاندن
mercenary
مزدور، اجیر شده
pariah
منفور
aloof
کناره گیر
pragmatic
عملگرا
vestigo
بقایا، به جا مانده
guise
ماسک
nullify
لغو کردن، بی اثر کردن
deluge
سیل
futility
پوچی، بیهودگی
carnage
قتل عام
technology
تکنولوژی
libel
افترا، تهمت
defamatory
افتراآمیز
plaintiff
شاکی، مدعی، خواهان
canard
داستان دروغیف خبر دروغ
deprecate
قبیح دانستن، نپذیرفتن
reputed
مشهور، خوشنام
frail
سست، بی مایه ، شکننده
potent
قوی، نیرومند
excoriate
انتقاد کردن
devout
مذهبی، خرمقدس
diminutive
کوچک، خرد
profuse
فراوان، لبریز
dulcet
خوش آهنگ، ملیح
impromptu
بی مطالعه، بداهتا
malevolent
بدخواه