vocab7 Flashcards
derelict
متروکه,بی سرپرست
silt
لای,لجن,گل,لجن گرفتن
pristine
تر و تازه,طبیعی ودست نخورده
hallmark
نشان,انگ
veranda
ایوان
ornate
بیش ازحد اراسته,خیلی اراسته
flock
گله,جمعیت
flung
پرت,دورافتاده
ingenuity
نبوغ,مهارت
abolish
لغو کند,منسوخ کردن
haulage
حمل و نقل
saturate
اشباع کردن
artery
شریان,سرخرگ
anthropology
مردم شناسی
affluent
فراوان
antiseptic
ضدعفونی کننده
succumb
تسلیم شدن
dysentery
اسهال خونی
wary
احتیاط
appraisal
ارزیابی
burst
انفجار،ترکیدن،شلیک
sipped
جرعه جرعه خوردن
intuitive
شهودی,حسی
invariably
همیشه
pervasive
فراگیر
cereal
غلات,حبوبات
tendency
گرایش,تمایل
succinct
مختصر,موجز
autonomy
خودمختاری
harness
مهار,تحت کنترل دراوردن,مطیع کردن
repository
مخزن,انبار
deter
بازداشتن,ترساندن
spontaneous
خود جوش,خود بخود
render
ارائه دادن,تحویل دادن
fidelity
وفاداری
deposit
سپرده
mortgage
رهن
voucher
کوپن
counterfeit
تقلبی
destitution
فقر,بی چیزی
handout
جزوه
dissertation
پایان نامه