vocab4 Flashcards
residential
مسکونی,محلی
plasticity
شکل پذیری
ongoing
در دست اقدام,در حال پیشرفت
immunization
ایمن سازی
dwindling
کم شدن,رفته رفته کوچک شدن
pertain
بستگی دارد
credence
اعتبار
attend
مراجعه كردن
strain
نژاد
abroad
خارج از کشور
bulk
فله,توده,اندازه
heritage
میراث
ceaseless
بی وقفه
supervision
نظارت
confront
مواجه شدن
spurious
جعلی
striped
راه راه
chant
سرود,مناجات,شعار دادن
staple
جزء اصلی
albeit
هر چند
cumulative
انباشته
artisan
صنعتگر
substance
ماده
lure
طعمه,تطمیع
stave off
دفع کردن
accompanied
همراه
ecology
بوم شناسی
resort
مفر,مامن,محل استراحت
herd
گله
hike
پیاده روی
culprit
مقصر
publicity
تبلیغات
proponent
طرفدار
alleviate
تسکین
draw
قرعه کشی,کشش
odor
بو
recurring
مکرر
emerged
ظهور
prevail
غالب شدن پیروز شدن چیره شدن
fared
ارائه داد
reminiscent
یادآور
corporeal
جسمانی
strive
تلاش کردن
specimen
نمونه
primitive
اولیه
scrutiny
بررسی موشکافانه
underlying
اساسی
scuba dive
غواصی
preponderance
برتری
interval
فاصله
diagnose
تشخیص دادن
deprive
محروم کردن
disposable
قابل عرضه
intricate
پیچیده
seek
جستجو کنید
coral reef
صخره مرجانی
sorrow
غم و اندوه
proceed
ادامه دادن
splendid
عالی,پر زرق و برق
frailty
ضعف
myth
اسطوره
garland
حلقه گل
aphid
شته
condemn
محکوم کردن
spark
جرقه
opted
انتخاب کرد
forage
علوفه
stereotype
کلیشه
precede
مقدم بودن
prenatal
قبل از تولد
rodent
جوندگان
vacancy
جای خالی
administer
اداره کردن,تقسیم کردن
fungi
قارچ
thread
نخ,رشته
rudimentary
ابتدایی
chronic
مزمن
enticing
فریبنده,جلب کردن,اغوا کردن
remedy
درمان,چاره
fleeting
زودگذر
endeavor
تلاش
discourage
دلسرد کردن
recession
رکود اقتصادی
striking
قابل توجه، برجسته، موثر
rampant
بیداد می کند,شایع,حکمفرما
tropical
گرمسیری
botany
گیاه شناسی
enroll
ثبت نام
shovel
بیل
broad
وسیع
relieve
از بین بردن,خلاص کردن
tissue
بافت
cognition
شناخت,ادراک
coincide
مصادف شدن,همزمان بودن
accommodation
محل اقامت
inevitable
اجتناب ناپذیر
dormitory
خوابگاه
dementia
زوال عقل
evoke
برانگیختن
ingredient
جزء
endorsement
تایید
elaborate
دارای جزئیات - بسیط
excrete
دفع کردن
pilgrimage
زیارت
looming
در حال ظهور
repel
دفع کردن
cuisine
دست پخت,غذا
burgeoning
جوانه زدن
embodied
تجسم
glacier
یخچال طبیعی
widespread
بطور گسترده
landmark
نقطه عطف
hone
با سنگ تیز کردن
chamber
محفظه - اتاق
colonise
مستعمره کردن
boon
مزیت
stem
ساقه,ریشه
merchandise
کالا
held
برگزار شد
renowned
مشهور
controversy
جنجال - جدال سرسختانه
culminate
بحد اعلی رسیدن,به اوج رسیدن
equinoxes
اعتدالین
combat
مبارزه,نبرد
dumped
ریخته شده
prevalent
رایج
breeze
نسیم
accentuate
برجسته کردن
retain
حفظ,نگه داشتن
skirts
دامن
deemed
تلقی می شود