vocab cambrige 12 Flashcards
engage
مشغول کردن
drawback
اشکال
pave
هموار کردن
anticipate
پیش بینی
scholar
محقق
obesity
چاقی
substantial
اساسی،قابل توجه،مهم
rugged
ناهموار
indiscernible
غیر قابل تشخیص
commute
رفت و آمد
aquatic
آبزی
delinquent
متخلف
prey
طعمه
ancestry
اصل و نسب،ریشه
appeal
درخواست
crater
دهانه
nocturnal
شبانه
pastime
تفریح
blur
تار شدن
chunk
تکه
prohibitive
منع کردن
excavation
حفاری
impulse
انگیزه,انگیزه ناگهانی,تکان دادن
heyday
زمان اوج یه چیزی یا کسی
exposed
افشا، افشا کردن
tolerate
تحمل كردن
incentive
مشوق،انگیزه
scatter
پراکندگی
crucial
حیاتی
intense
شدید، قوی
stimuli
محرک ها
revoke
ابطال کردن
rejuvenate
تجدید قوا,جوانی از سر گرفتن
embrace
پذیرفتن
pedestrian
عابر پیاده
clogged
رسوب گرفته,اشغال شده
literacy
سواد
corrosive
خورنده
intrinsic
ذاتی,باطنی
scene
صحنه،منظره،چشم انداز