vocab 3 Flashcards
taper
مخروطی,نوک تیز
refinement
اصلاح
slither
لغزش
jolt
تکان خوردن
contaminate
آلوده کردن
institutionalization
نهادینه شدن
rearing animal
پرورش حیوان
fecal
مدفوع
unscathed
صدمه ندیده,پراکنده نشده
phenomenon
پدیده,عارضه,حادثه
improvise
بداهه
onward
به جلو
counterpart
همتا
supplementary
تکمیلی
tempt
دچار وسوسه کردن
backbone
ستون فقرات
mannerism
خوش اخلاقی
arduous
طاقت فرسا
accredited
معتبر
emulate
تقلید
landscape
چشم انداز
intend
قصد داشتن - خواستن
readily
به راحتی
filth
پلیدی,الودگی,کثافت
distinguish
تمیز دادن
unethical
غیر اخلاقی
vow
قول,عهد,نذر
dealt
رسیدگی شد
gimmick
حیله
counterproductive
ضد تولید
grasp
فهم
carpenter
نجار
survey
نظر سنجی
aesthetic
زیبایی شناسی
successive
پی در پی
oxen
گاوها
excessive
بیش از اندازه
eaves
پیش امدگی لبه بام
prop
پشتیبان
colleagues
همکاران
idiom
اصطلاح