M8-Lesen Flashcards
beschuldigen
متهم کردن تهمت زدن-سرزنش کردن
schieben
هل دادن
nötigen
مجبور کردن وادار کردن
kursieren
شایع بودن دهان به دهان گشتن
die Beleidigung
توهین
schrecklich
بسیار بد ناخوشایند، ناجور، افتضاح، وحشتناک
lächerlich
تمسخر
verleumden
تهمت
bloßstellen
شرمساری
beliebig
دلخواه اختیاری
vervielfältigt
تکثیر کردن
miterleben
دیدن شاهد و گواه بودن
verspotten
مسخره کردن خندیدن، به بازی گرفتن
beleidigt
beschimpfen
فحش دادن هتاکی کردن، دشنام دادن
mollig
تپل
```
mithalten
همراهی کردن ادامه دادن
im Nachhinein
بعداً در آینده
nachträglich
متعاقبا،باتاخیر
der Knopf
دکمه
der Täter
مقصر مجرم
die Hemmung
خجالت کمرویی
mitteilen
اطلاع دادن
der Verdacht
گمان سوظن
ansprechen
صحبت کردن مخاطب قرار دادن
der Vorwurf
سرزنش ملامت
drängen
اصرار کردن تحت فشار گذاشتن
Wilen
خواسته
gelitten
رنجکشیده مبتلا
selbstverständlich
البته بدیهی است که، حتما
durchlebt
از سر گذراندن
der Bestandteil
جز بخش، قسمت
der Angriff
حمله هجوم
lästern
غیبت کردن شایعه پراکندن
die Beschimpfung
ناسزا توهین، فحش
tückisch
خطرناک