Lesson 13 Flashcards
نمایندگان فروش
sales reps
برخی از نمایندگان فروش سرد هستند
some sales reps are cold
آنها وقتی در فروشگاه آنها هستید احساس خوش آمد گویی به شما نمی کنند
they don’t make you feel welcome when you are in their store
تعامل انسانی
human interaction
کوپن ارسال رایگان
free shipping voucher
مقرون به صرفه
affordable
من از خرید کفش بسیار خوشحالم
I take great joy in buying shoes
پرت
outlier
من استثنا باشم
i am an outlier
ما با هم کنار نمیایم
we don’t get along
آیا رنگ آبی این را دارید؟
do you have this in blue
در انتهای دور - از اون ته
at the far end
آیا جای خوبی می روی؟
are you going anywhere nice?
سوال بی پایان او فروش را از دست داد
his never-ending question lost him the sell
اذعان - تصدیق کردن
acknowledge
وجود داشتن
existence
این یک پیشرفت بزرگ است که امروزه فروشندگان وجود شما را تأیید می کنند و گاهی اوقات واقعاً مفید هستند
it’s a big Improvement that salespeople nowadays acknowledge Your Existence and are sometimes actually helpful
بیش از حد خوب بودن باعث می شود شبیه یک آدم جعلی به نظر برسید
being too nice makes you sound like a fake person
وسیله نقلیه چرخدار
wheeled vehicle
ظرف سبک وزن
lightweight container
ابزار بدهی
debt instruments
به قیمت یک معامله باشه
خوب بودن بیش از حد ممکنه به به قیمت یک معامله باشه - خرید از دست بره
cost you deals
sometimes being too nice might not be a good thing and might even cost you deals
زیبایی خود را بیش از حد جعل کنید
over-faking your niceness
عبور می کند - تبدیل میشه
crosses over
ناراحت کننده - شدیدا ناخوشایند
extremely unpleasant
obnoxious
تبدیل به نفرت انگیز یا ساختگی می شود
crosses over into being obnoxious or fake
انجام دادن یک عمل شفاف- فابل شناسایی هست
آسان برای تشخیص
easy to detect
put on a transparent Act
غیر صادقانه - دو رو - بدون صراحت لهجه
not sincere
صادقانه نیست
disingenuous
disənˈjenyəwəs
تحقق یافتن - وقوع یافتن
to seem to be
come off as
از طرف دیگر انجام بدی یک عمل شفاف رو که به نظر بیاد به عنوان یک دورویی
یک رفتار فیک رو داشته باشی
this is another to put on a transparent act which can come off as a disingenuous.
امانت - قایل اعتماد بودن
trustworthiness
این می تواند باعث شود که مشتری قابلیت اعتماد شما را زیر سوال ببرد
this can make the customer call your trustworthiness into question
بوسیدن
چاپلوسی - تملق
kissing up
flattery
نفرت انگیز بودن
obnoxiousness
اولین موقعیت زمانی است که خیلی خوب بودن به نفرت انگیز یا ساختگی تبدیل می شود.
خوب و مودب و دوستانه بودن یک چیز است. این یک اقدام شفاف دیگر است که می تواند نابخردانه به نظر برسد.
این باعث می شود مشتری قابلیت اعتماد شما را زیر سوال ببرد.
اکثر مشتریان نمی خواهند با کسی که فکر می کنند در حال بوسیدن آنها است صحبت کنند.
بنابراین اطمینان حاصل کنید که وقتی با مشتریان خود خوب رفتار می کنید، از مرزهای ناپسند عبور نکنید.
خوب باش اما خودت باش
the first situation is when being too nice crosses over into being obnoxious or fake.
it’s one thing to be nice and polite and friendly. it’s another to put on it transparent act which can come off as disingenuous.
this make the customer call you trustworthiness into question .
most customers don’t want to talk to someone who they think is kissing up to them .
so make sure you don’t cross the line into obnoxiousness when you are being nice to your customers .
be nice but be yourself
شما باید اعتماد مشتریان را به دست آورید
you need to earn the customers Trust
to treat someone badly and to make them do what you want without respect for their feelings
walk over someone
به اندازه کافی توسط مشتریان جدی گرفته نمی شود
not being taken seriously enough by the customers
قطعی
definitive
mislead someone deliberately over a length of time
کسی را عمدا در مدت طولانی گمراه کنید
string you along
پاسخگو - مسئوليت
accountable
accept the responsibility for something bad
مسئولیت یک چیز بد را بپذیرید
hold someone accountable
موقعیت دیگری که در آن خیلی خوب بودن ممکن است چیز خوبی نباشد این است که به مشتریان اجازه دهید تا در سراسر شما قدم بزنند.
فروش مشکل است
شما باید اعتماد مشتری را جلب کنید، بلکه آنها را به سمت تصمیم گیری سوق دهید.
اگر بیش از حد خوب هستید، ریسک می کنید که به اندازه کافی توسط مشتریان جدی گرفته نشوید تا پاسخی سخت و قطعی برای سوال خود دریافت کنید.
مشتریان ممکن است معنی خوبی داشته باشند، اما آنها بسیار هستند که شما را بدون هیچ قصدی برای خرید دنبال می کنند.
آنها ممکن است فقط مودب باشند و شما خیلی خوب رفتار کنید.
مودب و دوستانه باشید اما از فشار دادن مشتریان به تصمیم گیری و پاسخگویی آنها نترسید.
the other situation where being too nice might not be a good thing is if you allow customers to walk all over you .
sales is tricky.
you need to earn the customer’s trust but also push them to a decision.
if you are too nice you risk not being taken seriously enough by the customers to get hard and definitive answer to your question.
customers May mean well but they are plenty who will string you along without any intention of buying .
they may just be being polite and you’re being too nice .
be polite and friendly but don’t be afraid to push the customers to a decision and hold them accountable.
گمراه کردن
mislead
به عمد
deliberately
تله - دام
a hidden or unsuspected danger or difficulty
یک خطر یا دشواری پنهان یا نامشخص
pitfall
رسیدن به
reaching out to
یک دام دیگر وجود دارد که ممکن است ناشی از خوب بودن بیش از حد باشد، فقط فروختن به مردم که راحت بودن با آنها آسان است.
ما به طور طبیعی می خواهیم با افرادی که دوست داریم صحبت کنیم.
اما برخی از فروشندگان ناخواسته این اشتباه را مرتکب می شوند که به جای آنهایی که به احتمال زیاد به معاملات بسته تبدیل می شوند، به سراغ مشتریان بالقوه ای می روند که از صحبت کردن با آنها لذت می برند.
و با انتخاب یک مکالمه آسان به جای مکالمه ای که ممکن است کمی سخت تر باشد، برخی از فروشندگان انرژی خود را در مکان های اشتباه خرج می کنند.
there is one other pitfall that may result from being too nice ,only selling to people it’s easy to be nice to.
we naturally want to talk to people that we like .
but some salespeople unintentionally make the mistake of reaching out to the prospects they enjoy talking to ,instead of ones that are most likely to become closed deals .
and by picking a conversation that’s easy to have instead of one that might be a bit harder, some salesperson are expending their energy in the wrong places.
مشکوک
نامعلوم
خطر غیرقابل تصور
suspect
unsuspected
unsuspected danger