FAtoEN SZ Flashcards
شمشیر
Saber
مقدس
Sacred
(سِیکرِد)
گودی
Sag
سوسیس
Sausage
سوزاندن تاول
Scald
کمیاب
Scarce
پراکندن
Scatter
دانشور
Scholar
تقلا کردن
Scramble
ضایعات
Scrap
سوختن
Scorch
اخم کردن
Scowl
فشردن، چلاندن
Scour
گوشمالی
عضب خداوند
بلا
Scourge
سابیدن و تمیز کردن درخت خشک
Scrub
مجسمه سازي
Sculpture
امنیت حفاظت اطلاعات
Security
ترشح کردن
Secrete
سِی کرییییت
مخفي، پنهان، سري
Secret
حساس
Sensitive
جمله
حکم
مجازات
محکوم کردن
Sentence
سختی
شدت
Severity
فریاد زدن جیغ زدن جیغ فرياد
Shriek
صداي خيلي آزار دهنده
Shrill
شانه بر دوش کشیدن
Shoulder
حرکاتي از روي بيقراري کردن
Shuttle
معنی دادن حاکی بودن از دلالت بر
Signify
گناه، خطا
Sin
زرد پی
Sinew
نحس شیطانی – فاسد
Sinister
موضع مسفر شدن
Site
بینایی، بینش، دیدن، رصد کردن
Sight
اهمیت، معنی
Significance
تحریف کردن (هر چیزی)
کج
Skew
کف کف گرفتن، بطور مطم خواندن
Skim
اسمانخراش
Sky scraper
الاغر، ضعيف (هر چيزي)
Slender
شعار
Slogan
محله فقیر نشین، گدا محله
Slum
شکستن
خورد کردن
Smash
خفه آردن (هرچيزي – آتش آدم …)
Smother
از درون سوختن بدون شعله
Smolder
با تمسخر بيان کردن
استهزا نيشخند
Sneer
عطسه کردن
Sneeze
با بی اعتنایی عمدي حال کسی را گرفتن
Snub
بالا رفتن افزایش یافتن بلند پروازي
Soar
تنها منزوی – گوشه گیر
Solitary
تسکین دادن
دلجویی کردن
آرام کردن
Soothe
خبره ماهر پیشرفته
Sophisticated
منبع – منشاء سرچشمه
Source
تماشایی
Spectacular
لمونه نمونه ها
Species
باریکه چوب
نبشی
تراشه
Splint
از بین بردن غارت کردن
Spoil
با اسفنج نم چيزي را گرفتن
Sponge
از خود به خود، بي اختبار
Spontaneous
هم سر هم برادر
Spouse
گله گشاد نشستن بخش و بلا شدن
Sprawl
فشردن، چلاندن
Squeeze
اسراف کردن
به هدر دادن
ولخرجی
Squander
راکد شدن
از پویایی ايستادن
Stagnate
تيرك يا ستون چوبي شرط بستن
Stake
لكنت لكنت پیدا کردن
Stammer
نشاسته دار
Starchy
براي روز مبادا ذخیره کردن
Stash
بي حرکت، ساکن
Stationary
محرك
مشوق
Stimulant
تحريك كردن بر انگیختن
Stimulate
جوب زیر بغل
Still
محكم قوي (هر چيزي)- جان
Stout
متفرق شدن سرگردان شدن
Straggle
غریبگی
Strangeness
غریب غریبه بیگانه با موضوعی
Stranger
سخت، سخت گیر سخت گیرانه
Strict
ضربه زدن حمله کردن اعتصاب کردن
Strike
لخت کردن پاکسازی کردن نظامی
Strip
ضربه مغزي
Stroke
نقلا کردن، کشمکش
Struggle
گیر کردن گیر افتادن
Stuck
ناخودآگاهانه باعتبار انه
Subliminally
زیر دست کم اهمیت در
Subordinate
بعدي، متعاقب، پیامد
Subsequent
فروکش کردن
Subside
بارانه دادن از طرف دولت
Subsidize
جنس ماده اصلي
Substance
قابل توجه محکم و اساسي
Substantial
زيرزميني
Subterranean
ظریف پیچیده – رند و زبرك
Subtle
هم مرز نواحي استوايي
Subtropical
محله اطراف شهر
Suburb
تسلیم شدن سر فرود آوردن
Succumb
اي در پي
Successive
قله کود جلسه مهم بزرگان
Summit
عالي، بسیار خوب با شکوه
Superb
پیشی گرفتن از
Surpass
مازاد – زيادي
Surplus
زنده ماندن – باقي ماندن، دوام آوردن
Survive
مشکوک شک بر انگیز
Susceptible
پنداشتن گمان کردن، مشکوک شدن
Suspect
تاب آوردن، ثابت ماندن
Sustain