Course 11 Flashcards
1
Q
پُرو کردن
A
Try on
2
Q
تظاهر کردن، نقش بازی کردن
A
Put on
3
Q
(سختی، مشکل و گرفتاری) به روی خود نیاوردن
A
Put on a brave face
4
Q
تظاهر، نقش
A
Put-on
5
Q
(روی ذهن) سنگینی کردن، ذهن کسی را مشغول کردن
A
Weigh on
6
Q
روی چیزی حساب باز کردن، به چیزی متکی بودن
A
Rely/cout/depend on
میتونیم از upon هم استفاده کنیم در هر سه تای این فعلها، که جنبهی رسمیتری داره
7
Q
به کاری ادامه دادن
A
Keep on doing sth
8
Q
(چیزی را از کس دیگری گرفتن و) به کس دیگر دادن
A
Pass on (to)
9
Q
(سر راه به کسی) سر زدن
A
Call in
10
Q
(لباس) تنگ کردن
A
Take in
11
Q
(کرم و ..) مالیدن، زدن
A
Rub (in)
12
Q
در اتاق قفل شدن، حبس شدن
A
Lick in
13
Q
(در صف) جلو زدن، (جلوی دیگران) وارد صف شدن
A
Push in
14
Q
درک شدن، (به مفهوم چیزی) پی بردن
A
Sink in