Course 08 Flashcards
1
Q
مرتب کردن؛ هر چیزی را سر جایش قرار دادن
A
Clear up
2
Q
اتاق مطالعه
A
Study
3
Q
با جارو کف اتاق/زمین را تمییز کردن
A
Sweep up
4
Q
برگهای خشک شده
A
Dead leaves
5
Q
اتاق/چیزهایی رو مرتب کردن؛ به این شکل که هر چیزی را سر جایش قرار بدیم
A
Tidy up
6
Q
روی هم انباشته، درهم تنیده و شلخته پلخته
A
Jumbled up
7
Q
روی گیره لباس/ جالباسی آویزون کرون
A
Hang up
8
Q
روی صندلی ها رها کرده بودم
A
I had left lying on chairs
9
Q
قرار داشتن، در جایی انداخته بودن/وجود داشتن
A
Lie
10
Q
گرفته (لوله و ..)
A
Clogged up
11
Q
روشویی
A
Washbasin
12
Q
چیزی/موجودیِ چیزی را تمام کردن
A
Use up
13
Q
خوابیدن، کسی خوابش بردن
A
Fall asleep
14
Q
اونها همه شیر رو خوردن/تموم کردن.
A
Eat/drink/use up
15
Q
رسیدن/آمدن (بخصوص جایی که مردم منتظر شما هستند)
A
Show up