Reading 8 Flashcards
preeminent
برجسته
virtuous
با فضیلت، پاکدامن
undermine
تضعیف کردن
culmination
اوج، قله
aristocracy
اشرافی گری
Deficit
کمبود، کسری
anticipate
پیش بینی کردن، انتظار داشتن
proponent
طرفدار
admit
confess
اقرار کردن
اعتراف کردن
pull off
بیرون کشیدن
hindsight
ادراک
debate
مناظره
tilt
کج کردن، شیب
pundits
صاحب نظران
triumph
پیروزی ، فتح
tight
تنگ، محکم، سفت
tough
سخت، دشوا
prolix
طولانی، پرگو
tedious
خسته کننده، کسل کننده
credence
اعتبار، اعتماد
acuity
تیزهوشی، دقت
insult
توهین کردن
partisan
حامی، طرفدار
boast
لاف زدن، به رخ کشیدن
allegate
ادعا کردن
purport
قصد، مفهوم، ادعا
dig
کاوش، فرو کردن
discontent
نارضایتی
doom
حکم دادن، سرنوشت بد، هلاکت
perpetual
همیشگی، ابدی
obsolete
منسوخ
rifle
تفنگ
morale
روحیه، دلگرمی
improvisation
ابتکار
repel
دفع کردن، عقب نشاندن
deceive
فریب دادن، گول زدن
flatter
چاپلوسی کردن
purge
پاک کردن، خالی کردن
vain
بیهوده
inferior
نامرغوب
grim
سخت، ترسناک
parade
رژه، نمایش
farewell
خداحافظی، وداع
stumble
تلوتلو خوردن، لغزیدن
narrative
روایت، داستان
resurrect
زنده شدن، احیا کردن
extraordinary
خارق العاده
sinister
شیطانی، منحوس
sincere
صادق، صمیمی
brutality
وحشیگری
betrayal
خیانت
rigged
تقلب شده، مسلح کردن، گول زدن
cultivate
ترویج، زراعت (فعل)
trivial
جزئی، ناچیز
Abscond
فرار کردن، گریختن
fellow
مرد، همکار
proliferation
افزایش
thread
نخ، رشته
hideous
زشت، شنیع
hinder
مانع شدن