Lesson 7 Flashcards
Comprise
Consist of شامل بودن، دربرداشتن
تشکیل دادن
Compromise
Settle, agreement مصالحه کردن، سازش
Immense
Enormous, huge, vast عظیم، کلان، وسیع
Enrich
ارتقا دادن، غنی کردن enhance, improve
Suspend
تعلیق کردن
Wisdom
Insight, knowledge خرد، دانایی، بصیرت
Currency
Money پول رایج، واحد پول
Convenient
Appropriate, suitable مناسب، راحت
Overlap
هم پوشانی داشتن
Resilient
Flexible, elasticانعطاف پذیر، دارای حالت ارتجاعی
Withstand
Resist, tolerate, bearتحمل کردن، تاب آوردن
Correspond
مطابقت و همخوانی داشتن، به هم مرتبط بودن/
مکاتبه کردن
Collaborate
Cooperate همکاری کردن
Defend/ defence
Protect دفاع کردن، دفاع
Offend/ offense
Attack, illegal act حمله کردن/ قانون شکنی، اهانت
Adverse
Unfavorable نامساعد، در جهت مخالف، نامطلوب
Converse
Opposite/ conversation
تضاد/ مکالمه کردن
Diverse
گوناگون، متنوع different, various
Disperse
Scatter پراکنده کردن، متفرق ساختن
Attribute
Ascribe, feature نسبت دادن، صفت، ویژگی
Authority
Power, official قدرت، اختیار، مقام مسئول
Author
Writer نویسنده، تالیف کردن
Transport
Convey, transfer حمل و نقل کردن، ترابری
Transfer
Move منتقل کردن، انتقال
Transform
تغییرشکل دادن، دگرگون ساختن
Transparent
Clear, شفاف
Transmit
Send out, broadcast, transfer انتقال دادن، فرستادن
Inevitable
Unavoidable اجتناب ناپذیر، ناگزیر
Discreet
محتاط، cautious, prudent
Discrete
Separate, distinct مجزا، گسسته
Pacify
Make calm آرام کردن، تسکین دادن
Exhaust
خسته کردن، / اگزوز، /تخلیه کردن
Exhaustive
جامع، کامل
Holistic
همه جانبه، کل گرا whole, complete