Lesson 6 Flashcards
Approach
نزدیک شدن / رویکرد
Monotonous
یکنواخت، کسل کننده
Approximately
تقریبا، حدودا
Annual
سالیانه
Numb
بی حس
Forthcoming
اینده نزدیک، در شرف
Pitfall
مشکل، دشواری، دام
Particle
ذره، جز کوچک
Allocate
اختصاص دادن
Pioneer
پیشگام، پیشرو
Devise
تدبیر کردن، درست کردن، اختراع کردن
Corpse
جسد
Pledge
وثیقه، تعهد، پیمان
Novel
جدید تازه/ رمان
Escape
فرار کردن
Forfeit
جریمه و زیان، محروم شدن
Undergo
متحمل چیزی شدن، دستخوش چیزی شدن
Regard
توجه کردن، ملاحظه کزدن، consider
Punish
مجازات کردن، تنبیه کردن penalize
Disregard
نادیده گرفتن ignore
Prominent
بلند آوازه، برجسته، والا eminent
Boundary
مرز، border, frontier
Woo
جذب کردن جلب توجه کردن
Persuade
Attract
Fabricate
دروغ ساختن، از خود درآوردن، جعل کردن
Virtue
فضیلت ،برتری ،پاک دامنی
Goodness
By virtue of s.th
به دلیل، درنتیجه
As result of s.th
Virtually
تقریبا
Almost
Nearly
Betray
خیانت کردن
To be disloyal
Conspicuous
توی چشم، انگشت نما، نمایان
Opt
انتخاب کردن
Select
Apt/ Aptly
به طور مناسب
Appropriately
Exemplify
الگو و نمونه چیزی بودن
Found
بنا نهادن، تاسیس کردن
Stablish
Astonishing
شگفت آور، تعجب اور
Astounding